یادروز حافظ؛ روز مهمی که در بی پولی و بی توجهی، گم میشود
پایگاه خبری-تحلیلی ریواس جنوب (rivasjonoob.ir)/
مراسم یادروز حافظ، در حالی در روزهای پیش رو برگزار خواهد شد که پیشبینی میشود این روز نیز با برنامهها یا سخنرانیهایی کلیشهای، با کمترین دستاورد فرهنگی و اقتصادی خواهد گذشت.
به گزارش ریواس جنوب، شیراز با وجود میزبانی از مفاخر و مشاهیر نامداری در سطح جهان، اما در مسیر بهرهوری حداکثری از آن، همواره با مشکلات و معضلات ابتدایی و بسیار زیادی دست و پنجه نرم میکند.
حافظ، شاعر پرآوازه جهان، یکی از این مفاخری است که در شیراز زیست و در همین شهر به خاک سپرده شد اما به نظر میرسد هرگز در شأن نام و جایگاه او، اقدامات مؤثری صورت نگرفته است.
هر ساله و با نزدیک شدن به ۲۰ مهرماه، روز حافظ در تقویم رسمی کشور، مراسمی با حضور نهچندان مؤثر تعدادی از مقامات استانی و کشوری، برگزار میشود؛ مراسمی در یک قدمی حضرت حافظ که نمونهی آن در ۳۰ کشور دورتر جهان هم انجام میشود و شاید این مراسم به لحاظ ماهیت و اثربخشی، تفاوت آشکاری با دیگر گوشههای جهان ندارد.
بنا بر اعلام صابر سهرابی مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی فارس، میهمان ویژه مراسم امسال گرامیداشت حافظ در شیراز وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی خواهد بود اما تاکنون حضور هیچکدام از سفیران هفت کشور که برای حضور در این مراسم دعوت شدهاند قطعی نشده است.
** ما که پول نداریم، از ما توقع نداشته باشید!
دکتر کاووس حسنلی، مدیر مرکز حافظشناسی روز گذشته در یک نشست خبری در پاسخ به مطالبه همهساله فرهنگوران برای برگزاری بینالمللی این رویداد مهم، از بی پولی نالید و از این موضوع گفت که تأمین منابع مالی در توان و شرح وظیفهی این مرکز خیریهی فرهنگی نیست.
این استاد ادبیات دانشگاه شیراز با بیان اینکه نخستین گام برای برگزاری مطلوب مراسم این شاعر بزرگ جهان، در اختیار داشتن منبع مالی کافی است، تصریح کرده که «مرکز حافظشناسی یک موسسه خیریه فرهنگی است؛ نه دولتی است و نه خصوصی، همگان در این مجموعه رایگان کار میکنند و بنابراین نباید از این مرکز توقع تأمین هزینهها برای برگزاری بزرگداشتی جهانی را داشت!»
** باید برنامهریزی کنیم!
در سوی دیگر، سهرابی مقام ارشد دولتی در فرهنگ و ارشاد اسلامی فارس نیز اگرچه بر حقانیت انتظارات فرهنگوران برای برگزاری یادروز شاعران بزرگ شیراز، صحه گذاشت اما او هم صرفا به تأکید بر «ضرورت برنامهریزی مدون برای گرامیداشت دو ستاره درخشان شیراز در عرصه ادبیات جهان» بسنده کرد.
مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان فارس، مانند بسیاری از پیشینیان خود در واکنش به این مطالبات، اشارهای به آشفتگی در تولیت فرهنگی در کشور و ازجمله استان فارس نمیکند و احتمالاً او هم مایل نیست توضیح دهد چرا متولیان عرصه فرهنگی در دولت برای متمرکز کردن اعتبارات فرهنگی در دستگاههای پاسخگو تلاشی نمیکنند.
** فرصتها و روزمرهگیهای بیهوده!
در هر حال اینکه برای گرامیداشت شخصیت جهانی حافظ مراسمی جهانی و با حضور همه دوستداران او از سراسر جهان برگزار شود، هم یک نیاز فرهنگی است و هم یک ضرورت چند وجهی؛ چه آنکه یقیناً برنامههای جهانی، آوردههای مضاعف و چشمگیری در حوزههای گردشگری، فرهنگی، اقتصادی و حتی سیاسی به دنبال خواهد داشت. موضوعی که به نظر میرسد در میان روزمرهگیهای نهادهای مختلف فرهنگی استان و بلکه کشور، کم رنگ بوده و هست.
به گزارش ریواس جنوب، مراسم یادروز حافظ، برای بیستوسومین سال پیاپی از ۱۸ تا ۲۰ مهرماه امسال برگزار میشود.
انتهای پیام/ سجاد بنام
در اوایل دههی هشتاد، حرکتی خود جوش برای احیای جشن یلدا آغاز شد که اتفاقا برخی از دوستان حاضر در همین گروه هم از بانیان آن بودند و از افتخارات جامعه مدنی فعال در زمینهی حفاظت و بازآفرینی سنتهای فرهنگی و آیینهای ملی است، به گونهای که در نیمهی همان دهه تا به امروز، مرکزی فرهنگی یا هتل یا رستوران یا کافهای که سرش به تنش بیارزد نیست که برای برگزاری این مراسم برنامهریزی نکند!
قصد این که این حرکت را به نام کسی سند بزنم را ندارم اما تلاشهای مهندس نوربخش و برخی از دوستان در آن روز را نباید نادیده گرفت.
در همان سالها، پیشنهاد تعریف کردن روزهایی به نام روز سعدی و حافظ و بعدتر روز شیراز، ابتکار خلاقانهای برای باززندهسازی گرایش به مفاخر ادبی تاریخی ایران و احیای جایگاه فرهنگی شهر شیراز بود که به عنوان سرمشق بسیاری از شهرهای کشور، از روی آن بازنویسی شد تا جایگاه شیراز به عنوان مرکز اقدامات خلاقانه فرهنگی کشور و مدعی پایتختی فرهنگی ایران به رخ دیگران کشیده شود.
فعالیتهای موثری که از اتاق فکر دوستانی همچون دکتر کمالی سروستانی، نشأت میگرفت.
اما امروز، هر دو حرکت تبدیل به کلیشههای تکراری و کماثر شدهاند.
آن حرکتی که جشن یلدا را احیا کرد و در ادامه با برگزاری جشنهایی همچون مهرگان و تیرگان در شیراز پیگیری شد که دومی هم حیات نیمه جانی از آن در شمال کشور باقی مانده و اولی در قالب تبریکهای سالانه و خلق پوسترهای مختلف خلاصه شده است و آن دیگری که یادروز حافظ و سعدی و روز شیراز را ایجاد کردند، هر دو به روزمرگی رسیدهاند و خالی از ابتکارات لازم هستند که بتوانند کارکردهای اجتماعی موثری را خلق کنند.
البته دلایل متعددی برای آنها میتوان در نظر گرفت اما به نظر من، یکی از مهمترین دلایل، خالی ماندن جای جوانان فرهیخته و خوشفکر در حلقههایی است که این رویدادها را برنامهریزی میکنند. رویدادهایی که زمانی توسط مدیران جوان فرهنگی شکل گرفته بودند، پس از نزدیک به دو دهه، همچنان توسط همان نسل بازتعریف میشوند.
کافی است افرادی را که امروز بر سر میز تصمیمگیری این مراسم مینشینند را ببینید تا علت کمفروغی آنها را متوجه شویم.
عدهای مدیران بیربط کهنسال یا انگشتشمار مدیران جوانتر اما بیربط و کمسواد یا بیاطلاع و بدون بینش کافی از جایگاه شهر شیراز که در نهادهایی همچون شهرداری شیراز با حمایت برخی اژ دوستان خودمان بر مسند برنامهریزی و اجرا نشستهاند و آرزوهای خود برای شهرهای دیگر را در شیراز دنبال میکنند!!
به نظرم امروز که کارآمدی اجرای دولتی رویدادهای این چنینی مشهود شده است، باید دوستان دارای فکر و ایده در کنار هم بنشینند و نقشی نو دراندازند.