پایگاه خبری-تحلیلی ریواس جنوب (rivasjonoob.ir)/

مدیرکل گردشگری کهگیلویه و بویراحمد در روزهای پایانی مدیریتش با یک فاجعه مدیریتی مواجه شده است؛ میلیاردها پول بی‌زبان در این استان نیازمند بدون استفاده برگشت می‌خورد و با این شیوه مدیریت، نه گردشگری و نه صنایع دستی نتوانسته است نانی روی سفره‌های مردم ببرد؛ با وجود صدها بافنده زبردست هنوز یک متر محصول صادراتی نداریم و دلالان و کارگاه‌های صوری رمق بافندگان واقعی را بریده است.

به گزارش ریواس جنوب از یاسوج، مجید صفایی در گردشگری کهگیلویه و بویراحمد کمترین توفیق مدیریتی را داشته است او اینک با نزدیک شدن به زمان تغییر و تحول‌ها در دولت جدید با چالش‌های زیادی روبروست.

صفایی اگر چه در دوره بی‌پولی قدرت را در گردشگری این استان به دست گرفت اما آنقدر ضعیف کار کرد که خودش بیش از هر کسی این درد بی‌پولی را لمس نکرد و فقط در یک قلم، بیش از ۵ میلیارد تومان پول نقد و آماده مثل آب خوردن برگشت خورد بدون آنکه ریالی از آنها برای پروژه‌های زخمی و رنجور گردشگری این استان هزینه شود.

پول‌هایی که البته بخشی از آنها اسناد خزانه بودند و مدیران این سازمان می‌گویند پول‌های برگشتی سه میلیارد و ۸۰۰ میلیون تومان است!

مدیرکل گردشگری کهگیلویه و بویراحمد البته تنها کار خوبی که کرد این بود که به جای دست و پا زدن، این فاجعه مدیریتی را  پذیرفت و اعتراف کرد که این اعتبارات برگشت خوردند.

او البته توجیهاتی هم داشت و در این زمینه گفت که می‌توانستم سندسازی کنم و این پول‌ها را جذب کنم اما اعتقادم این است این پول‌ها باید در جای خودش هزینه شوند؛ عذر بدتر از گناهی که باید به این نکته پاسخ دهد که مگر این پول‌ها برای پروژه‌های مشخصی نبودند چرا در جای خودش هزینه نشدند تا این پروژه‌ها بعد این همه سال و در این بی‌پولی‌ها از رکود خارج شوند و تحویل مردم داده شوند!

کی گفته است سندسازی کنید؟ نکند سندسازی و پول خرج کردن‌های صوری در میراث فرهنگی و‌گردشگری کار معمول و راحتی است.

مدیرکل میراث فرهنگی با تایید موضوع برگشت اعتبارات از لزوم شفاف‌سازی گفت اما به این سوال پاسخ نداد که اگر معتقد به شفاف‌سازی است چرا تا قبل از افشای این فاجعه مدیریتی حرفی نزد و با خبرنگاران مصاحبه‌ای نکرد؟

۴۰ پروژه در اداره تحت مدیریت شما نیازمند اعتبار هستند که بعد از سال‌ها رایزنی اعتبارات خوبی به تعدادی از آنها داده شد اما در یک فرصت‌سوزی و بی‌تدبیری این اعتبارات دست‌نخورده به تهران برگشت داده شدند!

مگر نه این است که بسیاری از پروژه‌های گردشگری این استان نیمه‌کاره رها هستند و تعدادی از آنها هم در آستانه بهره‌برداری معطل اعتبار هستند چگونه است که شما این اجازه را دادید که این فرصت از مردم این استان گرفته شود؟

کاش تاجگردون همچنان بود تا این اعتبارات را هر جور شده به گچساران می‌برد و‌مدیران از ترس او هم شده آنها را به درستی و به نفع این مردم هزینه می‌کردند.

سال‌هاست مدیران حوزه گردشگری فقط حرف تله‌کابینی بر فراز شهر یاسوج را می‌زنند و در عمل آن کار دیگر می‌کنند.

آبشار کمردوغ اگر در هر کشور دیگری یا حتی استان دیگری بود بدون شک در آن منطقه نباید بیکاری وجود داشت اما این جاذبه بی‌نظیر گردشگری هیچ سودی برای صاحبانش نداشت.

آبشار بهرام بیگی و همه پروژه‌هایی که اعتبارات آنها برگشت خورده وضعیت مشابهی دارند.

سرمایه‌گذاران بخش خصوصی هم در مجموعه تحت مدیریت آقای صفایی و همکارانش به خاک سیاه نشستند؛ پارک آبی یاسوج و مجموعه اقامتی خضوعی در آستانه تکمیل، معطل تسهیلات است.

آقای صفایی باید می‌دانست که مدیر ارشد صنعتی شده است که سومین صنعت درآمدزای دنیاست؛ او باید می‌دانست مدیر مجموعه‌ای شده که پیشران و موتورمحرکه اقتصاد و اشتغال است و اگر می‌دانست توان مدیریت آن را ندارد نباید از اول برای این مسئولیت تلاش می‌کرد.

او اگر ذره‌ای برای سه حوزه میراث فرهنگی، صنایع دستی و‌ گردشگری تعصب و غیرت دارد نباید شب‌ها با آرامش سر بر بالشت بگذارد.

تیم مدیریتی اداره‌کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری در کهگیلویه و بویراحمد آنقدر بی‌برنامه کار می‌کنند که این استان هنوز و بعد از این همه سال طرح جامع گردشگری ندارد و وقتی این طرح به عنوان نقشه راه نباشد یعنی باری به هر جهت کار می‌کنند.

البته نگرانی دلسوزان این حوزه فقط مربوط به برگشت اعتبارات و رکود چندین ساله پروژه‌های گردشگری نیست و اوضاع در صنایع دستی هم خوب نیست.

۲۰ سال از فعالیت این سازمان در عرصه صنایع دستی می‌گذرد؛ حدود هشت هزار بافنده فقط در دو شهرستان این استان در صنایع دستی داریم و صدها روستای مطرح در این صنعت مشغول به فعالیت هستند اما کهگیلویه و بویراحمد هنوز یک متر محصول صادراتی و تجاری‌سازی‌شده ندارد.

ریشه و بنیه مردم کهگیلویه و بویراحمد با گلیم و گبه و جاجیم گره خورده اما با این مدیریت‌ها در این حوزه هنوز جایگاه و حرفی در تولیدات خاص و ویژه کشوری نداریم.

۲۰ سال است در صنایع دستی در جا می‌زنیم و انصافا تولیدکنندگان و بافندگان واقعی حمایتی نمی‌شوند.

کارگاه‌های صوری، نام‌های جعلی بر گرده بافندگان واقعی سوار شدند و با دریافت وام‌های کلان عملا این صنعت پاک را به انحراف بردند و به ریش همه خندیدند.

از سوی دیگر هیچ نظارت موثری را شاهد نیستیم و گویا کسی دلی را برای سوزاندن ندارد!

گردشگری به تنهایی در کهگیلویه و بویراحمد یک درصدی با این همه زیبایی و جاذبه‌های طبیعی می‌تواند بار اقتصاد و اشتغال این استان را به دوش بکشد اما مجموعه مدیران ارشد در این استان با وجود یک چهارم نفت، ۱۰ درصد آب، هشت درصد جنگل در کشور، و ده‌ها مزیت دیگر از منابع زیرزمینی فسفات و گچ تا گیاهان دارویی و مراتع بکر اما هنوز تکانی نخوردند و کار موثر و پایداری نکردند.

به گفته مسئولان گردشگری این استان از مجموع ۳ میلیارد و ۶۰۰ میلیون تومان اعتباری که به خزانه برگشت خورد یک میلیارد و ۸۰۰ میلیون تومان مربوط به آبشار کمر دوغ، تله کابین یاسوج، آبشار بهرام بیگی بصورت نقدی و یک میلیارد و ۸۰۰ میلیون تومان اسناد خزانه بوده است.

البته باید انصاف داشت و گفت که همه ضعف‌های مطرح شده در این تحلیل صرفا به دوره مدیریت مجید صفایی بر نمی‌گردد و همه مدیران این سازمان به ویژه در ۲۰ سال گذشته در این تقصیرها سهیم هستند.

عملکرد آقای صفایی در حوزه میراث فرهنگی برخلاف دو حوزه دیگر یعنی گردشگری و صنایع دستی بهتر بوده است.

انتهای پیام/ بنام