حاشیهنگاری کریم بنام از شورای فرهنگ عمومی/از ماجرای تهدیگ سوخته فرهنگ تا مچگیری میدانی استاندار و اعتراف تلخ یک بانوی محجبه
پایگاه خبری-تحلیلی ریواس جنوب (rivasjonoob.ir)/
ریواس جنوب/ ماجرای درخواست شراب ناب،مدیرانی که فقط سخنرانی بلدند نه راهکار، پزشکانی که حتی یک جمله مودبانه به بیمار نمیگویند، فرهنگ پذیرایی از مهمان با سیگار و قلیان را چه کسی تغییر داد؟ وقتی همه چیز برای بچه حزبالهیهاست، شوخیهای جدی هدایت اکبری، عروسیهایی که یکمسئول بهم زد، ماجرای ته دیگ سوخته اعتبارات فرهنگی، مردمانی که اول کتک میزنند بعد حرف میزنند، اعتراف تلخ یک بانوی محجبه، کارمندی که بخاطر یک عطسه، حراستی شد، ارتباطات نگرانکننده خانمها و آقایان در ادارات، موضوع اعتبارات تشکلهای مردمنهاد و پاسخ معاون استاندار، ماجرای ریش یک همکار و ۱۸ لامپ روشن در یک جلسه کوچک برخی حواشی نشست شورای فرهنگ عمومی کهگیلویه و بویراحمد بود.
به گزارش ریواس جنوب از یاسوج، نشست شورای فرهنگ عمومی به ریاست امام جمعه یاسوج و حضور استاندار کهگیلویه و بویراحمد، معاون دادستان و با دبیری ادارهکل فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار شد.
مدیرانی که فقط سخنرانی بلدند نه راهکار
امین درخشان در ابتدای نشست از اعضا خواست که راهکار ارایه بدهند و روی امنیت روانی جامعه و آسیبهای اجتماعی با نیم نگاهی به دو حادثه اخیر استان از جمله قتل دکتر داوودی بحث کنند؛ درخواستی که البته در جمعبندی پایانی استاندار معلوم شد هیچکدام از اعضا به آن توجه نکردند و بیشتر سخنرانی کردند و طرح موضوع و اگر هم راهکاری بوده، کلی بوده و ناظر به دغدغههای کشوری بوده نه درد فرهنگ استان کهگیلویه و بویراحمد!
مدیران در این نشست نه تنها راهکار ندادند بلکه در حد همان حرف و در جایی که همه میدانند اگر میخواهیم فرهنگ جامعه را از ریشه درمان کنیم باید روی کودکان و سنین پایین سرمایهگذاری کنیم اما در این نشست حتی به مدیرکل کانون پرورش فکری کودکان وقتی برای صحبت کردن هم ندادند.
ابتدای نشست از دکتر زاده باقری به عنوان یک مشاور دعوت شد تا توضیحاتی در مورد مسائل مهم روانشناسی رفتاری ارائه کند.
با زور نمیشود مردم را مجاب به کاری کرد
بعد از او، حمید نادریان نخستین فردی بود که در نشست شورای فرهنگ عمومی استان کهگیلویه و بویراحمد گفت آنچه ما در این استان نداریم قدرت شنیداری است که باید آن را به فرزندان خود یاد دهیم؛ باید الگوهای اشتباهی مانند افتخار به تفنگ را تغییر دهیم چرا که جوان ۲۵ ساله امروز ما دیگر آموزشپذیر نیست و باید خانه را از بنبست آباد کنیم.
معاون دادستان مرکز استان کهگیلویه و بویراحمد افزود: با زور و اجبار نمیشود کاری کرد، اگر ما نظرات مردم را در فضای مجازی و صفحات اینستاگرام بخوانیم، متوجه میشویم که فضای جامعه در تضاد با اهداف ما حرکت میکند و ما راهی نداریم جز اینکه از خانواده و سیستم آموزشی و حاکمیتی شروع کنیم و الگوهای رفتاری را به شکل نرم و ریشهای تغییر دهیم.
نادریان گریزی هم به شورای فرهنگ عمومی زد و گفت که وقتی اتفاقی میافتد بعد از آن دیگر این شورا کاری نمیتواند بکند، تا زمانی که مصوبات این شورا به دلیل رودربایستی اعضا باشد و صوری و روی کاغذ، این شورا نمیتواند موثر در فضای فرهنگی استان باشد.
برخی پزشکان از گفتن یک جمله مودبانه به بیمار عاجزند
جبارنژاد، مدیرکل کتابخانههای استان نفر بعدی بود که ریشه همه مشکلات فرهنگی جامعه را بحران هویت و بیمعنا بودن زندگی در باور جوانان دانست و گفت که اینها تکانههای فرهنگ غرب بر جامعه ماست.
او گریزی هم به حوادث حوزه پزشکی زد و گفت که باید بپذیریم که بسیاری از پزشکان ما هم به مهارت رفتاری نیاز دارند و اینگونه نیست که بگوییم همه مشکلات از مراجعین است؛ برخی پزشکان ما از یک مکالمه مودبانه و در شأن بیمار و همراه آن عاجزند و حس طلبکاری را به مردم منتقل میکنند و اینها ریشه اتفاقات بعدی میشود.
کافههای که در حال تغییر فرهنگ جوانان ما هستند
او کافهها را یک خطر جدی برای آسیب به فرهنگ جوانان ما دانست و گفت که شک نکنید اگر فکری نکنیم، فضای فرهنگی سالهای آتی ما متاثر از ادبیات و فرهنگ فعلی حاکم بر کافههای امروز ما خواهد بود.
بچههایمان را گاها میدهیم دست قربانیان طلاق و اعتیاد تا تربیت شوند!
اما در ادامه، نماینده یکی از دستگاههای امنیتی که نمیخواست اسمی از او برده شود به نکات مهمی اشاره کرد؛ او گفت که ما باید مسائل را کوچک و محدود کنیم و راهکارهای موثر پیدا کنیم نه اینکه در این جلسه صدها آسیب اجتماعی مطرح کنیم و به دغدغههای کشوری بپردازیم بلکه باید هر آسیب را موردی در محدوده جغرافیایی کوچک مانند محله با مسئولیتهای کوچکتر و نظارت بیشتر مدیریت کنیم.
او با ارائه آماری از تعداد خودکشیها گفت که چه کسی متولی این موضوع است و تاکنون چه اقدامی برای شناسایی علل و راهکارهای درمان و تحلیل چرایی آن انجام داده؟ در طلاق همینطور؛ آموزش و پرورش ما، دانشگاه ما چکار کردند؟ کارهای نمایشی و صوری را کنار بگذاریم و واقعی و میدانی به جنگ این آسیبها برویم.
درمان نمیکنیم، توجه نمیکنیم و گاهی بچه خودمان را دست کسانی میدهیم تربیت کنند که خودشان زیر آسیبهایی مانند طلاق و اعتیادند و اینگونه است که زنجیروار، مشکلات انباشته میشود.
فرهنگ پذیرایی از مهمان با سیگار را میراحمد تقوی، یکتنه تغییر داد
او گفت که ما در جریانیم که پول در حوزه فرهنگ هست، میدانیم کدام ادارات در زمینه فرهنگی پول دارند و کدامها ندارند، تا دلمان بخواهد نیروی انقلابی دلسوز هم داریم پس چرا بهتر و بیشتر وارد میدان نمیشویم؟
او با بیان اینکه از ظرفیت افراد به خوبی استفاده نمیکنیم گفت که یک فرد به اسم میراحمد تقوی، یکتنه فرهنگ پذیرایی از مهمان با سیگار و قلیان و تا حدی تیراندازی را در بین مردم و جامعه تغییر داد و این یعنی میشود کار کرد و نمیکنیم.
پول سمنها کجا رفته؟
او همچنین گفت که این همه پول در حوزه سمنها خرج شد، چه خروجی داشتیم و این پولها کجا رفتند؟
فضاهای تفریحی و شادی نداریم، کمیته امداد بعد از تسهیلات، مددجویانش را رها میکند، شهرداری و ورزش و جوانان باید فضاهای تفریحی و شاد بسازند.
همه چیز برای بچه حزبالهیها+ پاسخ نماینده ولیفقیه و ماجرای کارت هدیهها
نماینده نهاد امنیتی استان در ادامه به نکته مهمتری اشاره کرد و گفت: رهبر ما میگوید جذب حداکثری اما مدیران و مسئولان ما هر جا یک اردو هست، یک کار فرهنگی یا هر چیزی باشد فقط سراغ بچه حزبالهیها میروند و بقیه جامعه را فراموش کردند.
موضوعی که البته، خانم مرادی، مدیر حوزه علمیه خواهران به آن پاسخ داد و گفت که دلیل آن این است که بچه بسیجیها و مذهبیها بدون چشمداشت به اردوها و جلسات و همایشها میآیند اما بقیه تا کارت هدیه ندهیم، گواهی آموزشی صادر نکنیم استقبال نمیکنند.
و البته در جمعبندی پایان، آیتالله حسینی حرف آخر را زد و گفت که این نکته درستی است و هنر ما باید این باشد غیرمذهبیها را جذب کنیم.
نسل جدید دیگر از ما حرفشنوی ندارد
حجتالاسلام عبودی، مسئول شورای سیاستگذاری ائمه جمعه هم گفت که نسل جدید دیگر از ما حرفشنوی ندارند ولی هر کس هر جایی هست و هر مسئولیتی دارد هر چه بلد است را باید آموزش دهد و کوتاهی نکند؛ امامان جمعه بنا دارند با هماهنگی، خانه به خانه بروند و به مردم نزدیک شوند.
وقتی همه مشکلات فرهنگ به دلیل تیترهای منفی رسانههاست+ حمایت استاندار
حجتالاسلام خاضع، رئیس شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی هم مشکلات فعلی را ناشی از تعداد زیاد رسانهها در یک استان کوچک دانست و گفت که وقتی حادثهای اتفاق میافتد این همه رسانه به آن میپردازند و از آنجا که عمده تیترها منفی هستند لذا فضای بدی به بیرون مخابره میشود.
خاصع برای حرفش مثالی آورد و گفت که در حادثه قتل دکتر داوودی، وقتی همسر مرحوم از وفاداری مردم حرف زد، یک رسانه تیتر زد که حرفهای عجیب فلانی، و گویا خود رسانهها هم باورشان شده بود.
او البته با تذکر یکی از خبرنگاران و تایید استاندار، گفت که منظور ما بیشتر، فضای مجازی است نه رسانههای رسمی!
استانداری بیشتر از دستگاههای اجرایی پای کار است؛ یخ ادارات باید بشکند
نفر بعدی، آقای نوری، مدیرکل اجتماعی و فرهنگی استانداری بود که گویا بسیاری از انتقادات را به خودش گرفته بود؛ او در دفاع از خود گفت که هیچ دستگاهی به اندازه استانداری، پای کار موضوع آسیبهای اجتماعی نیست و ما در شاخص خودکشی از رتبههای اول به رتبه ۲۵ رفتیم و این یعنی کار کردیم.
وی گفت که نمیشود فقط در تایم اداری از ۷ تا ۲ به جنگ آسیبها برویم بلکه باید یخ دستگاهها بشکند و میدانی پای کار بیایند.
او گفت که حتی ترک فعل مدیران در حوزه آسیبها را به دادستان اعلام کردیم.
شوخیهای جدی اکبری+ عروسیهایی که او بهم زد
هدایت اکبری، رئیس شورای شهر یاسوج نفر بعدی بود که صحبت کرد و در قالب مثالهای محلی و طنز، نکات مهم و قابل تاملی را مطرح کرد.
او گفت که من نه پزشکم و نه روانشناسی بلدم، ساده و لری میگویم تا وقتی که ما برای فردی که خودکشی کرده، مراسمات آنچنانی میگیریم و برای یک قاتل همه ما بسیج میشویم تا رضایت خانواده مقتول را بگیریم، تا وقتی ما جلسه میگذاریم برای افزایش جمعیت اما رئیس جلسه، خودش یک بچه دارد، این آسیبها کمتر نخواهند شد، خودتان را خسته نکنید.
اکبری گفت که زمان قدیم، عروس و داماد همدیگر را نمیدیدند تا شب حجله و هر کس خودش بود و شانسش چون خانوادهها انتخاب میکردند اما از این فرهنگ، صدها ملک حسینی و شهید اورنگ و… تربیت شد اما الان خود من تا الان سخنگو و نماینده دهها عروس و داماد در مراسم خواستگاری و «بلهبرون» بودم اما چند ماه بعد که سراغ گرفتم، میگفتند بهم خورده چون «کیس»(مورد) بهتری پیدا کردند و…(خنده حضار)
یکی از اعضا به شوخی گفت شاید مشکل از خود شماست و باز همه خندیدند اما نهایتا از این جمله طنزآمیز به عنوان یک درد واقعی یاد شد و….
شهر یاسوج در خاموشی مطلق است بعد میگوییم سرقت زیاد است+ تناقض رفتاری شرکت برق
نماینده مردم در پارلمان محلی یاسوج، حرفهای خوبش را ادامه داد و گفت: ما میگوییم، سرقت زیاد است و فکر میکنیم نیروی انتظامی باید معجزه کند اما همه خیابانها و بلوارهایمان در خاموشی مطلق است به بهانه صرفهجویی در مصرف اما گویا ما یک جزیره هستیم و با بقیه کشور فرق داریم؛ در همین شهرهای بغلدست ما در هر بلوار چهار ردیف لامپ روشن است نه یک ردیف اما شهر ما در خاموشی کامل و این یعنی زمینه سرقت فراهم است بعد همه اینها را رها میکنیم میخواهیم جوان را راهنمایی و ارشاد کنیم.
وی البته به یک تناقض در رفتار شرکت برق هم اشاره کرد و ادامه داد: ترافیک یک معضل این شهر است، مدتها میخواهیم میدان جهاد را اصلاح کنیم اما شرکت برق چند تا پایه برق را جابجا نمیکند و میگوید برق مردم چند ساعت قطع میشود و… اما همه خیابانها و پارکها و بلوارهای ما در خاموشی هستند.
بخاطر یک عطسه، حراستی شدم/همه مشکلات ما از حجاب است
بعد از اکبری، خانممرادی مدیر حوزه علمیه بانوان صحبت کرد؛ او گفت ما برای آسیبهای فیزیکی خیلی خوب عمل کردیم مثلا برای شستن سبزی، حساسیتی در جامعه درست کردیم که همه خانوادهها این را جدی میگیرند، یا برای کرونا و…
خود من در اداره بخاطر یک عطسه، حراستی شدم و همکارم شاکی شد و با وجودی که واقعا کرونا نداشتم اما ۱۳ روز من را به مرخصی اجباری فرستادند اینها یعنی اینکه ما هر جا حساسیت ایجاد کردیم نتیجه گرفتیم ولی در آسیبهای روانی این کار را نکردیم.
مرادی البته از این حرف هایش به اینجا رسید که ریشه همه مشکلات فرهنگی ما حجاب و عفاف است؛ او گفت یکی از راهکارهای من این است که یک مطالبه عمومی شکل بگیرد تا قانون حجاب و عفاف را مجلس ابلاغ کند و اجرا شود و قوه قضائیه نظارت کند!
اعترافی تلخ: هر چه کار کردیم اما حجاب روز به روز بدتر شد؛ چادر میزنند اما اندام خود را بزک میکنند
او که با حجاب کامل در جلسه حاضر شد و فقط چشمهایش معلوم بود، اعتراف تلخی هم کرد و گفت با وجود همه این تلاشها اما وضعیت حجاب بانوان روز به روز بدتر میشود؛ آقایان مدیر ناراحت نشوید ولی موضوع حجاب در ادارات شما به شوخی گرفته شد و همه چیز فرمایشی و صوری است.
رییس حوزه علمیه بانوان ادامه داد: البته، بله چادر میزنند اما سر و صورت و همه جای خود را بزک میکنند که اثر چادر از بین برود!
ارتباط خانمها و آقایان در ادارات نگرانکننده است
این بانوی مدیر این را هم گفت که وضعیت ارتباط آقایان با خانمها در ادارات بسیار بد است و مدیران باید بدانند و فکری کنند.
او ادامه داد: مسائل مذهبی را در بسیاری ادارات به سخره گرفتند و فقط تا خرشان از پل گزینش رد شود، چادر و نماز و همه چیز را کنار میگذارند.
ماجرای ریش یک همکار
او مثالی هم زد و گفت که یکی از همکارانم را برای اولین بار دیدم ریشش بلند شد از او پرسیدم چه شده؟ گفت که چند روز دیگر باید گزینش شوم! اما بعد از گزینش سه تیغه میکنند و این یعنی حجاب و عفاف و همه چیز در ادارات ما فرمایشی و صوری است.
موضع عجیب معاون استاندار؛ کارهای علمی در کهگیلویه و بویراحمد جواب نمیدهد
بعد از او، سید جواد هاشمی، معاون سیاسی استاندار صحبت کرد؛ هاشمی که به نظر میرسید در پاسخ به برخی انتقادات و صحبتهای روانشناس مهمان جلسه حرف میزند، گفت که معتقد است کارهای علمی و تحقیقاتی در زمینه آسیبهای اجتماعی استان ما جواب نمیدهد و در میدان عمل تاکنون اثری نداشتند.
هاشمی گفت که باورهای دینی مردم و بنیان خانوادهها آسیب دیدند، خودکشی در سنین کودکی است و سبک زندگی تغییر کرده و اینها دلیل اصلی است لذا طرحهای مطالعاتی و کتاب و مقاله پاسخگوی این درد نیست.
او در ادامه مواضعش را کمی ملایمتر کرد و گفت که جامعه ما در بحث صبر و تابآوری مشکل دارد اما نمیدانم آیا واقعا با کارهای علمی و تحقیقاتی میشود کاری کرد یا نه؟
او البته در ادامه در تناقض با اظهارات مدیرکل اجتماعی استانداری گفت که به جز در خودکشی در سایر آسیبهای اجتماعی رتبه قابل قبولی در کشور داریم( نوری گفته بود در خودکشی قبلا رتبه اول کشور بودیم الان در رتبه ۲۵ کشور).
پولهایی که ما خرج کردیم شفاف است، بقیه ادارات پاسخگو باشند
هاشمی که متولی سازمانهای مردمنهاد و سمنهاست در پاسخ به برخی انتقادات گفت که ما کاملا شفاف هستیم و میدانیم پولها را به کدام سمنها دادیم و میدانیم کار هم کردند اما اگر بازخوردی در جامعه نداشته دیگر تقصیر ما نیست.
معاون استاندار خودش هم در کسوت یک منتقد گفت که اداراتی که در زمینه فرهنگی و آسیبها پول داشتند باید پاسخ دهند که با این پولها چه کردند و کجا آن را هزینه کردند؟
استاندار نفر آخری بود که قبل از آیتالله سید نصیر حسینی صحبت کرد؛ صحبتهایی دقیق، ملایم اما صریح.
جلسه بعد بدون راهکار نیایید، جلسه اول سخت نگرفتم
یدالله رحمانی گفت که چون جلسه اول است سخت نمیگیرم، اما این شورا برای این است که به جامعه کمک کنیم ولی من همه صحبتها را به دقت گوش کردم، همهاش طرح مسئله و بیان درد بود ولی انتظار من این است که مدیر با راهکار و درمان به جلسه بیاید لذا هر ماه این شورا تشکیل شود با دستور کار مشخص و اینکه روی مشکلات فرهنگی فکر کنید و راهحل پیدا کنید.
اگر مردم نخواهند، هیچ تصمیمی از مدیران در جامعه عملیاتی نمیشود
استاندار گفت: فرهنگ، مانند همه ابعاد توسعه نیازمند مشارکت مردم است لذا روی این تمرکز کنید و هر فرد و نهادی که میتواند در این زمینه کمک کند را به بازی بگیرید چرا که باید هر کس در جای خودش قرار گیرد و فرهنگ هم باید به اهلش سپرده شود.
رحمانی گفت که بر اساس تجاربم و آنچه تاکنون یاد گرفتم در گام اول باید در مواجهه با مردم اعتمادسازی کنیم تا بدانند اگر تصمیمی میگیریم به نفع آنهاست؛ بعد هر حرفی میزنیم اول باور قلبی داشته باشیم بعد از خودمان شروع کنیم و اطرافیانمان؛ من خیالتان را راحت کنم بدون همراهی و مشارکت مردم هیچ تصمیمی از ما در جامعه عملی نخواهد شد و موثر نخواهد بود.
ما حرف خودمان را میزنیم و مردم مسیر خودشان را میروند باید اوضاع را تغییر دهیم
استاندار این را هم گفت باید بپذیریم که در این راستا کمکاری کردیم، فکر کردیم هر چه میگوییم مردم میپذیرند اما دیدید که اینگونه نبود و ما حرف دیگری میزدیم و مردم مسیر دیگری را میرفتند؛ فاصله ما با مردم زیاد شده، باید ترمیم کنیم تا مردم همراه ما شوند.
در همین قضیه ناترازی انرژی، آیا رفتیم ببینیم مردم چقدر به حرفها و توصیهها و دستورات ما توجه کردند؟
مچگیری میدانی استاندار و ۱۸ لامپ روشن در جلسه
رحمانی این را هم گفت که وقتی میگوییم از خودمان شروع کنیم یعنی همین که در این جلسه الان ۱۸ لامپ روشن است، آیا واقعا نیاز بود؟ در استانداری خودمان و بسیاری از ادارات، کل لامپهایی سالن و راهروها با بک یا دو کلید خاموش و روشن میشوند اما شاید نیاز باشد در گوشهای از سالن جلسهای باشد و فقط یکی دو لامپ روشن باشد، اینها کارهای سادهای هستند اما وقتی به مردم میگوییم کمتر مصرف کنند خودمان هم باید همین کار را کنیم.
هنر مدیر همراه کردن کارمندانش است
رحمانی همراه کردن بقیه را یک هنر دانست و گفت که مدیر ما میخواهد یکتنه همه مشکلات را حل کند ولی نمیشود، از نگهبان جلوی درب تا معاون همه موثرند در عملیاتی شدن یک تصمیم، بنابراین هنر یکمدیر این است که همکارانش را با خودش همراه کند.
همه ما باید برای کارهایمان آموزش ببینیم؛ رسانه و پزشک و مدیر فرقی ندارد
وی در پاسخ به موضوعی پیرامون نقش رسانهها در دامن زدن به مسائل و آسیبها، گفت: نقش رسانه بیبدیل است اما همه ما، رسانه، معلم، پزشک، مدیر و همه و همه به آموزش نیاز داریم؛ رسانه ما اگه آموزش دیده باشد میداند در یک حادثه چه حرفی را بزند چه حرفی را نزند تا تبعات یک حادثه از خود حادثه بیشتر نباشد؛ وقتی میگوییم رسانه، بیشتر بحث فضای مجازی مطرح است و بسیاری از رسانهها و خبرنگاران ما در این زمینه نقش خود را به خوبی ایفا میکنند.
در همین حادثه قتل یک پزشک، این حادثه در هر جایی ممکن است رخ دهد و داده اما اینکه چرا در استان ما این همه تبعات داشته و بزرگ شده، قطعا به این دلیل بوده که خوب مدیریت نشده و این همان خلا آموزش ندیدن همه عوامل موثر است.
وی تاکید کرد: همه نهادهای متولی از جمله آموزش و پرورش و صدا و سیما و رسانهها، آموزش را از سنین کودکی و پایهای در دستور کار قرار دهند.
ماجرای شوخیهای آیتالله و شراب ناب+ مردمانی که در دعواها قبل از هر حرفی اول مشت میزنند!
و اما آیتااله حسینی، امام جمعه یاسوج آخرین نفری بود که به عنوان رئیس جلسه صحبت کرد.
او ابتدا پاسخی به همه منتقدان فرهنگی داد و گفت اگر الان در جامعه معضلات اجتماعی داریم، معنای آن این نیست که کار نشده، کار شده، شما ببینید این همه پزشک این همه مبارزه با ویروس باز هم بیمار و بیماری هست و همیشه هست بنابرین کار فرهنگی همین است همیشه آسیبهای اجتماعی وجود دارند فقط باید کنترل کنیم و کاهش دهیم.
امام جمعه یاسوج در این نشست که سه ساعت به طول انجامید برای تنوع و رفع خستگی، مثالهای جالبی در قالب طنز زد و فضای جلسه را تغییر داد.
او که پیرامون تفاوت مهارتهای رفتاری و فرهنگ مکالمه حرف میزد، خاطرهای را به مزاح تعریف کرد گفت که در دو منطقه که تجربه فعالیت داشتم، در یک منطقه وقتی دعوایی میشد، طرفین با فاصله از هم چارتا فحش هم میدادند و حرفهایشان را میزدند و تمام اما در یک منطقه دیگر قبل از حتی یک کلمه حرف زدن اول مشت و کتک را میزدند بعد تازه حرف میزدند و فحش میدادند! (خنده حضار)
امام جمعه یاسوج وقتی در مورد ریشهیابی معضلات حرف میزد باز هم مثال طنزآمیزی زد و گفت که در مقطعی که مشروبات الکلی بسیاری را مسموم کرده بود، خیلیها میگفتند ساقی کی بود و چرا شراب ناب نداد ولی کسی نگفت که آنکه این مشروبات را میخورد چرا خورد؟(خنده حضار).
برای سنگ و سیمان و ساختمان پول هست برای فرهنگ نیست؟ماجرای تهدیگهای سوخته
او بعد از آن وارد مباحث جدیتری شد و گفت که حوزه فرهنگ پول میخواهد، چطور برای سنگ و سیمان و ساختمان پول هست ولی نوبت به فرهنگ که میرسد، ته دیگ هم به آن نمیرسد تازه اگر تهدیگی هم باشد سوخته است.
حسینی ادامه داد: پول بدهید، محکم اجرا کنید و نظارت قوی داشته باشید حتما نتیجه میگیریم هر چند برخی معتقدند مگر کار فرهنگی هم پول میخواهد فکر میکنند طلبه و روحانی زن و بچه و شکم ندارند! همین طرز تفکر است که روحانی ما کار اصلی خود را رها کرده و در این شرکت و آن اداره به کار دیگری مشغول شده است.
نماینده ولی فقیه در کهگیلویه و بویراحمد تصریح کرد: همه مشکلات ما یا ناشی از نبود قانون است یا عدم اجرای قانون و مصلحتاندیشی!
حاشیه نگاری از کریم بنام