فریاد مانده در گلوی بویراحمد، دنا و مارگون/ خرامین؛ صدایی که باید شنیده شود!
پایگاه خبری-تحلیلی ریواس جنوب (rivasjonoob.ir)/
در میان کاندیداهای مجلس دوازدهم در حوزه انتخابیه بویراحمد، دنا و مارگون یک چهره کاملاً علمی برای دردهای بیشمار مردم فریاد برآورد که آنچنان که باید و شاید شنیده نشد.
به گزارش ریواس جنوب؛ شیرعلی خرامین با رزومه علمی پر و پیمان پا به عرصه انتخابات در بویراحمد، دنا و مارگون گذاشت و در این مدت سعی کرد با یک نگاه علمی دردهای مردم را فریاد بزند.
او که مدرک phd روانشناسی دانشگاه ناتینگهام انگلیس را دارد و در کارنامه علمیاش چاپ بیش از ۷ کتاب به زبانهای انگلیسی و فارسی همچنین بیش از ۵۰ مقاله فارسی و ۳۰ مقاله انگلیسی معتبر دیده میشود، عناوینی چون قهرمان ریشه کنی فلج اطفال، مدال نشان خدمت، مشاور سازمان بهداشت جهانی، عضویت در شورای مرکزی ۲۰ انجمن بینالمللی، استفاده از نام او در بیش از ۱۰۰ کتاب انگلیسی، بالاترین اچ اندکس روانشناسان کشور، هیئت برد ۴ ژورنال بین المللی و موارد متعدد دیگر را یدک میکشد.
او در جایی میگوید وقتی کیفم را برداشتم و به فرودگاه لندن آمدم تا به ایران برگردم به من گفتند حقوق چند هزار پوندی دانشگاه کمبریج را ول میکنی که کجا بروی؟ اما آمدم و گفتم می روم تا به مردم سرزمینم خدمت کنم.
کارنامه او در دانشگاه پیام نور استان و در دانشگاه علوم پزشکی هم پر از رد پای او در عرصه خدمت است، یعنی نشان داده در هر جایی و هر منصبی بوده موثر بوده است و بیش از ظرفیت آنجا، خدمت کرده است.
خرامین اخلاق مدار هم هست؛ میگوید از سالها قبل و هر بار که احساس وظیفه کرده تا به صحنه بیاید به نظر بزرگان احترام گذاشته و صحنه را به نفع کسان دیگری خالی کرده است اما هیچ تغییری حاصل نشد و این دوره آمده است و تا آخر هم میماند و ماند.
به جرات میتوان گفت تنها کاندیدایی بوده که برنامه محور وارد عرصه تبلیغات شده است و مشکلات مردم را به خوبی میدانست و برای آنها راه و چاره ارائه کرده است.
این کاندیدای دوره دوازدهم انتخابات مجلس شورای اسلامی در حوزه بویراحمد، دنا و مارگون در آخرین نطق انتخاباتی خود وکالت مردم را مختص کسانی دانست که بتواند درد آنها را فریاد بزند و نه از ترس رد صلاحیت در هیچ موضوعی صراحتاً جرأت اظهار نظر نداشته باشد و سکوت کند!
اینها گوشهای از سخنان دکتر خرامین در جمع هواداران کم شمار اما پر شور و مصمم خود در روز پایانی تبلیغات در یاسوج است؛
«علیه احزاب سیاسی فریاد زدیم اما از اینجا کاسبی کردیم، به مردم قولهای دروغ دادیم، خونه مردم التماس کردیم، اینها نشون میده که اینها تشنه قدرتند و نه عاشق خدمت!
ادعای عملگرایی می کنید؟ کسی باید ادعای عملگرایی داشته باشه که به اندازه انگشتان دست و پای شما در این استان دانشگاه آورد. اونی باید ادعای عملگرایی کنه که روستا به روستا خانه بهداشت آورد. اونی باید ادعا کنه که قهرمان ریشه کنی فلج اطفال و مدال نشان خدمت داره نه شما که توی پروندتون جز تبلیغ هیچ چیز دیگری نیست!
در زیر رو شدن این کشور یک بار جرات نکردید موضعگیری کنید حتی به نزدیکان خودتان!
اونی باید ادعای عملگرایی کنه که به دولتی که خودش رئیس ستادش بود ۶ نامه عتاب آمیز مینویسه نه شماها که از ترس رد شدن جرات نکردید در هیچ مسئله سیاسی اظهار نظر کنید! برای اینکه حسرت بر دل جوانها نگذارم با سمند ال ایکس و گوشی شیائومی دانشگاه میروم نه شمایی که با لانکروزر میروید که یک کارگر ۲۰۰ سال هم حقوق بگیرد بهایش نمیشود. حسرت بر دل جوانهایمان گذاشتید. چه کردید برای جوانهایمان؟ با کدام جوان دوست بودید که دم از جوانگرایی میزنید؟
انقلابی و شیشلیکهای ۶۰۰ و ۷۰۰ تومانی در هتلهای چند ستاره آنچنانی کجا به هم میاد؟اینها تناقضه؟
انقلابی اون کسی است که چهار سال در مرکز بهداشت بویراحمد، بدون یک ریال حق مسئولیت خادم این مردم بود! انقلابی اون کسی است که سه سال در پیام نور با نصف حقوق خدمت کرد!
در زمان خودتان با فرزندانتان چه کردید؟ خودتان مسئول بودید بعد انگشت اتهام را به سوی نظام میکشید؟ شما باید محاکمه بشید اگر فسادی هست اگر رانتی هست!
انقلابی کسی است که تاول بدنش شب امانش نمیدهد اما دم درب بنیاد شهید نرفته اما شما سه بار میروید و رد میشوید و ول نمیکنید!
بالاترین افتخارتون اینه ۱۵۰۰ روز ۱۰ تا سوال کردید از دولت و کلی پز میدهید. کنارتون و در کمیسیونتان حق فرزندان عشایر را حذف میکنند و دفاع نمیتوانید بکنید!
ما خون بهای زیادی دادیم، ما دردهای بسیار کشیدیم…
چه انسانهایی که هنوز گوشه آسایشگاهها قطع نخاعند، برای من و شما رفتند… که برویم دانشگاه درس بخوانیم و الان بیاییم معاملهگر بشویم؟ ننگ بر این تفکر…
عزیزان من؛ مجلس مرد سیاست میخواد، مرد تدبیر میخواد، مرد عالِم میخواد، نه هرکسی که پول، زور، حزب و منطقه جغرافیایی داشته باشه و تا زمانی که به اینها باور داشته باشیم سرنوشت ما همینه!
۱۲ کارخانه در منطقه ویران شده بم اما یک کارخانه در منطقه ما از زمان فرح پهلوی تا الان هر کسی اومد افتتاح کرده و رفته و هیچ نتیجهای هم نداشته!
ای کوه استوار دنا!
فردای قیامت گواهی بده من آمدم، برای حل دردهای مردمم آمدم!
برای شفا دادن به رنجهای جوانهای بالای دار خودکشی آمدم!
برای کودکان قربانی طلاق آمدم!
برای انسانهای آواره در یزد و عسلویه آمدم! آمدم تا سرزمینم را آباد کنم…
خداوندا! شهادت دهید که من نه برای پول آمدم، نه برای نان آمدم و نه برای نشان…»
به هر حال می توان شیرعلی خرامین را پدیده این انتخابات دانست نه به لحاظ تعداد رأی که هنوز معلوم نیست بلکه به لحاظ تفاوت در بیان و گفتار و رفتار و پیشینه ی علمی و عملی او و آراء هوادارانش را هم می توان در دسته «رای خالص» و بدون هیچ چشمداشت قرار داد و این صدای تازه در بویراحمد، دنا و مارگون باید شنیده شود اگر خواهان توسعه هستیم…
گزارش؛ رحیم بنام