نقره داغ یک تعاونی مردمی با ۴۳۰۰ عضو در سیسخت/وقتی مردم چوب اختلافات مدیران را میخورند/ مدیرانی که برای شکستنِ کمرِ تعاونیها، کمر همت بستند/ آقایان مسئول، سهامداران حتما باید به کف خیابان بیایند تا رسیدگی کنید؟
پایگاه خبری-تحلیلی ریواس جنوب (rivasjonoob.ir)/
نقره داغ یک تعاونی مردمی با ۴۳۰۰ عضو در سیسخت/وقتی مردم چوب اختلافات مدیران را میخورند/ مدیرانی که برای شکستنِ کمرِ تعاونیها، کمر همت بستند/ آقایان مسئول، سهامداران حتما باید به کف خیابان بیایند تا رسیدگی کنید؟
ریواس جنوب/ اختلافات روشنفکر با هدایتخواه، مدیران منصوب به این دو یعنی طالبیپور،مدیرکل وقت گردشگری و فرماندار وقت دنا، اختلافات محیط زیست و ادارهکل گردشگری، اختلاف مدیر گردشگری دنا با مدیرعامل یک تعاونی و ناکارآمدی مدیرکل کار و اتاق تعاون و همه دود ناشی از این اختلافات و زد و بندهای سیاسی و بیکفایتیهای مدیریتی، موجب نقرهداغ شدن بزرگترین تعاونی فراگیر مردمی در جنوب ایران شد؛ تعاونی که با وجود مصوبه رسمی استانداری وقت، همه سرمایههای مردم را جمع و در کوهگل سیسخت هزینه کرد تا بلکه نانی به سفره سهامدارانش ببرد اما با آتش این اختلافات در وسط راه جلوی فعالیت این تعاونی مردمی گرفته میشود و این منطقه گردشگری را با وجود مخالفت محیط زیست و به شکل غیرقانونی به یک خانم واگذار میکنند.
به گزارش ریواس جنوب از دنا، فاصله حرف و عمل در کهگیلویه و بویراحمد بسیار زیاد است، آنقدر زیاد که کمتر حرفی به عمل میرسد.
یکی از حرفهایی که هیچگاه به عمل نرسید، حمایت از تعاونیهای فراگیر مردمی است.
انتصاب یک منشی به عنوان معاون تعاون ادارهکل کار
عمق فاجعه را باید وقتی فهمید که در اداره متولی حمایت از تعاونیها، همه نیروهای باسابقه و متخصص در امر تعاون را حاشیهنشین کردند و آقای شبرنگ، منشی خود را به عنوان معاون امور تعاونیهای خود منصوب کرد و بقیه مدیران کهنهکار این حوزه را کنار گذاشت به طوری که گفته میشود همه امورات تعاونیها را همین منشی قبلی و معاون فعلی انجام میدهد البته اگر کاری در این حوزه باشد.
به معنای واقعی کلمه، اداره کار کهگیلویه و بویراحمد، خودش بیکار است و شاید با میلیاردها هزینه هم نمیشد به این راحتی یک جامعه را نسبت به سه حوزه حساس و حیاتی کار، تعاون و رفاه ناامید کرد اما نوذر شبرنگ و حلقه ۶ نفره نورچشمی های دور و برش به راحتی این کار را کردند.
اما اصل قصه این نیست و صحبت از زمینگیر شدن بزرگترین تعاونی جنوب کشور در حوزه گردشگری است؛ جایی که متهمان یک تقصیر بزرگ فقط نوذر شبرنگ نیست و مدیران زیادی برای شکستن کمر اشتغال در تعاونیها کمرهمت بستند.
تعاونی برف و آفتاب در شهر سیسخت یکی از بزرگترین تعاونیهای کشور با ۴ هزار و ۳۰۰ عضو مردمی بالای ۱۸ سال و بزرگترین تعاونی گردشگری در جنوب ایران است اما در استان کهگیلویه و بویراحمد که فاصله حرف تا عمل زیادتر از هر جایی است، نه تنها هیچ حمایتی از این تعاونی نشد بلکه آن را نقره داغ کردند و به ریش اعضای آن خندیدند.
کهگیلویه و بویراحمد اگر رنگ توسعه و پیشرفت را ندید نه بخاطر مبارزاتش با دولت شاهنشاهی بوده و نه هم مشکلات اقتصادی حکومت فعلی بلکه دلیل آن مدیریت خاله و خرزویی، برخوردهای سلیقهای و دخالت سیاست و باند در هر تصمیمی بوده است.
تعاونی برف و آفتاب در سال ۱۳۹۷ تاسیس و در یک برنامه منظم و جدی بیش از ۴ هزار و ۳۰۰ عضو مردمی در سیسخت و روستاهای اطراف گرفت و سرمایههای خرد مردم این منطقه را جمع کرد؛ هر سهم به مبلغ صد هزار تومان با سقف فروش ۲۰ سهم مجموعا بیش از ۴ هزار و ۵۶۰ سهم فروخت که با استقبال مردم مواجه شد.
این تعاونی موفق با مدیریت ناصر رهامی، موفق شد در سال ۹۷ بیش از ۴۵۰ میلیون تومان سرمایه را از مردم جمع کند و فعالیتهای خود را در عرصه گردشگری آغاز کند.
امضای علیمحمد احمدی، پای یک توافق ارزشمند
در آن سال محمود باقری، مدیرکل گردشگری استان و علیمحمد احمدی، استاندار کهگیلویه و بویراحمد بود که در شورای برنامهریزی استان مصوب شد که منطقه گردشگری کوهگل سیسخت را به این تعاونی مردمی بدهند که در یک قرارداد اداری با امضای استاندار، عزیز فیلی معاون عمرانی وقت استانداری و محمود باقری، مدیرکل وقت گردشگری این اتفاق افتاد و بعد از طی مراحل اداری مقرر شد که این منطقه گردشگری، ۳۶ ماه برای سرمایهگذاری و ساخت و ساز زیرساختهای گردشگری و ۱۲۰ ماه برای بهرهبرداری در اختیار این تعاونی مردمی قرار گیرد و بعد از اتمام این مهلت، مالکیت این جاذبه گردشگری به دولت برگردد.
همه این مراحل طی شد و طی یک صورتجلسه رسمی، منطقه گردشگری کوهگل سیسخت به تعاونی مردمی و محلی برف و آفتاب تحویل شد و این تعاونی نیز سرمایهگذاری خود را آغاز کرد و بر اساس مشاهدات و مستندات موجود، زیرساختهای خوبی در این جاذبه گردشگری ایجاد کرد تا بعد با بهرهبرداری از آن و درآمدزایی، سود ناشی از این فعالیتها را به سهامدارانش بپردازد.
ماجرای اعتبارات برقرسانی آبشار بهرام بیگی و کوهگل سیسخت و شروع یک اختلاف
اینها را ناصر رهامی، مدیرعامل این تعاونی بزرگ گفته است؛ او میگوید که بر اساس تفاهمنامهای انجام شده و با وجود کرونا، مبلغ ۳۶ میلیارد ریال را در این منطقه سرمایهگذاری کردیم و از محل درآمدهای ورود گردشگر نیز حدود یک میلیارد تومان را به عنوان سود به سهامداران خود پرداخت کردیم به طوری که نه تنها اصل سرمایهگذاری مردم به آنها برگردانده شد بلکه مبلغی هم به عنوان سود به آنها پرداخت و همهچیز خوب جلو میرفت.
رهامی گفت: همه چیز خوب جلو میرفت تا اینکه اعتباراتی برای برقرسانی به مناطق گردشگری به حساب گردشگری دنا آمد اما مدیر گردشگری دنا تلاش کرد این اعتبارات را در زادگاه خودش هزینه کند ولی بنده به نمایندگی از ۴۳۰۰ عضو این تعاونی مخالفت کردم و گفتم که اولویت با منطقه گردشگری کوهگل است ولی نمیدانستم که این مخالفت من و دفاع از حقوق سهامدارانم به قیمت اختلاف و مخالفت مدیر دنا با ادامه فعالیت تعاونی برف و آفتاب در کوهگل میشود.
رهامی ادامه داد که موانع ما از این روز آغاز شده و بعد از آن هر چه سنگ بود جلوی پای ما گذاشتند تا این تعاونی مردمی را زمین بزنند.
ناصر رهامی، فردی پیگیر و سمج است و بسیاری از مدیران ما از این افراد خوششان نمیآید و از افراد سربهزیر و مظلوم و مطیع حمایت میکنند.
به هر حال استارت مخالفت با ادامه فعالیت این تعاونی زده شد اما همه موانع این نبود.
نقش مجید صفایی و سعید طالبیپور در زمین زدن یک تعاونی مردمی
محمود باقری بعد از عقد قرارداد و تحویل این جاذبه گردشگری به تعاونی برف و آفتاب با محوریت استانداری و نهادهای ذیربط، خودش تغییر میکند و جای خود را به مجید صفایی میدهد؛ صفایی، سلیقهای هم که شده، پشت این تعاونی را خالی میکند و اگر هم مستقیما به جمع مخالفان نپیوست اما ادامه فعالیت این تعاونی را معلق کرد و برای ادامه فعالیت آن کاری نکرد تا سرمایه مردم و تصمیم اداری یک استان با امضای استاندار وقت با هم به هوا برود.
روندی که ادامه داشت و بعد از به قدرت رسیدن سعید طالبیپور، در گردشگری استان شدت هم پیدا کرد.
چوب اختلاف اختلاف روشنفکر و هدایتخواه را هم مردم خوردند
طالبیپور، نیروی مستقیم ستار هدایتخواه بود و با نماینده وقت یعنی مهدی روشنفکر، میانه خوبی نداشت و حتی در مقطعی به اختلاف هم انجامید اما این اختلاف بین طالبیپور و آقای درخشان، فرماندار دنا، خودش را نشان داد و چوب آن را مردم خوردند.
از طرفی، افشین بهمنی، مدیر گردشگری دنا که مدیری قاطع و معمولا سفارش ناپذیر بود با سعید طالبپور، مدیرکل گردشگری استان وارد اصطکاکهایی فرسایشی اداری شدیدی شدند و اختلافاتشان علنی شد.
ادارهکل گردشگری استان از تعاونی برف و آفتاب میخواست که همه امورات اداری و امر و نهی ها را از استان بگیرد و با افشین بهمنی کاری نداشته باشند اما بهمنی مدیری نبود که زیر بار این حرفها برود و نتیجه این اختلافات نقرهداغ شدن مردم سهامدار سیسختی بود.
البته بهمنی، علاوه بر اینها دلایل دیگری را هم برای مخالفتش با فعالیت تعاونی برف و آفتاب داشت و معتقد بود، روال اداری و قانونی برای واگذاری درازمدت این جاذبه گردشگری طی نشده و تخلفاتی در این بین انجام شده است؛ او میگوید که هیچ اختلاف شخصی با مدیرعامل تعاونی برف و آفتاب نداشتم و هدفم فقط اجرای قانون بود.
اما اینها هم، همه اختلافات خدماتسوز در گردشگری استان نبود.
محیط زیست میگوید منطقه کوهگل مال ماست
منطقه کوهگل به لحاظ کاربری، متعلق به سازمان محیط زیست و جزو مناطق حفاظت شده دنای شرقی است اما در مقطعی بهرهبرداری از آن به ادارهکل گردشگری داده شده ولی بعدتر، به اختلاف خوردند و آن تفاهمنامه لغو شد تا اختلافات محیط زیست و گردشگری استان هم با تلی از اختلافات دیگر، روی سهامداران این تعاونی آوار شود.
محیط زیست بر اساس سیاستهای خود، واگذاری مناطق حفاظت شده خاصی را به جوامع محلی و مردم در اولویت قرار داده و به شدت حامی فعالیتهای تعاونی مردمی برف و آفتاب با ۴۳۰۰ عضو بالای ۱۸ سال بود اما اختلافات این دو نهاد مانع از ادامه فعالیت موفق این تعاونی شده بود.
ماجرای واگذاری و نارضایتی سهامداران
نهایتا در میان دود ناشی از این اختلافات، گردشگری استان اقدام به برگزاری مناقصه و واگذاری مدیریت بهرهبرداری از کوهگل به یک خانم میکند تا اوضاع پیچیدهتر از همیشه شود و نارضایتی مردم سیسخت و سهامداران این تعاونی بزرگ، فعلا آتش زیر خاکستر باشد.
پیشنهاد یک و نیم میلیاردی به مدیرعامل تعاونی برف و آفتاب
رهامی میگوید که حتی در روند برگزاری مناقصه، معاون گردشگری استان به من پیشنهاد دادند تا با پرداخت مبلغ یک میلیارد و نیم، با تعاونی برف و آفتاب قرارداد ببندند و بعد تا ۷۰۰ میلیون هم راضی شدند اما من زیر بار این ظلم نرفتم چرا که این منطقه از قبل و با قرارداد ۳۶ ماه ساخت و ۱۲۰ ماه بهرهبرداری به تعاونی برف و آفتاب واگذار شده و ما پول مردم را آنجا هزینه کردیم و حتی درآمد خود را نیز صرف زیرساخت و خدمات در آنجا کردیم، و نباید از ما میگرفتند اما با تغییر چند مدیر و اختلافات خودشان، ما را نقره داغ کردند و وسط راه این منطقه گردشگری را به یک خانم دادند.
آقای حسینزاده یکی دیگر از مقامات گردشگری استان گفته بود اگر رهامی را از مدیرعاملی بردارند ما با او همکاری میکنیم!
احمدزاده، پیگیر واگذاری کوهگل به تعاونی ما بود ولی نهایتا نشد چون زور ضامنفر از همه آنها بیشتر بود
مدیرعامل تعاونی مردمی برف و آفتاب ادامه داد: استاندار وقت، آقای احمدزاده نیز به صراحت واگذاری این منطقه گردشگری را به شخص ثالث غیرقانونی دانست و صریحا دستور اجرای قرارداد قبلی و ادامه فعالیت تعاونی برف و آفتاب را داد و حتی سازمان بازرسی نیز ورود کرد اما هنوز حق مردم سیسخت و سهامدارانی که پولهای خود را جمع کردند و بر اساس قرارداد و مصوبه رسمی استانداری و ادارهکل گردشگری، در کوهگل هزینه کردند، داده نشد.
وی در پاسخ به این سوال که چرا دستور صریح استاندار اجرایی نشد، گفت که آقای احمدزاده به احسان عسکری، معاون اقتصادی خود مأموریت داد تا این موضوع را تعیین تکلیف کند، او همجلساتی گرفت و صورتجلسه خوبی هم شد اما آنجا فردی به اسم ضامنفر( مدیرکل جذب سرمایهگذاری)، همه کاره بود و تا توانست ما را پاسکاری کرد و صورتجلسه را به ما نداد بعد هم فهمیدیم که این صورتجلسه را دستکاری کردند و بعدا هم مدعی شدند که دادگستری و معاونت پیشگیری از وقوع جرم مخالفت کرده و این داستانها اما همه این حرفهایشان دروغ بوده و فقط کارشکنی کردند و منطقه گردشگری کوهگل را از ما گرفتند و به یک خانم دادند.
وی تصریح کرد که محیط زیست به صراحت گفته که مالکیت این منطقه با گردشگری نیست و واگذاری آن به شخص حقیقی تخلف محض است اما اداره گردشگری این منطقه را از ما که جوامع محلی هستیم و ۴۳۰۰ عضو مردمی داریم با وجود سرمایهگذاری ۳ میلیارد و ۶۰۰ میلیون تومانی و با وجود مصوبه رسمی و قانونی بودن همه مراحل فعالیت تعاون ما، گرفته و بهرهبرداری از آن را به یک خانم (ش- ر) داده است.
دادستان صدای ما را بشنود/ قول بهرامی و فرماندار جدید دنا
رهامی با بیان اینکه تا آخرین لحظه برای حقوق سهامدارانی که به من اعتماد کردند، دست از تلاش برای احقاق حق برنمیدارم، خبرهای امیدوار کنندهای هم داشت و گفت که نماینده جدید مردم، آقای بهرامی و فرماندار جدید سیسخت قول دادند که حق ۴۳۰۰ سهامدار را بگیرند و ما هم پیگیر هستیم.
مدیرعامل تعاونی برف و آفتاب همچنین ابراز امیدواری کرد که استاندار جدید و دادستان جدید مرکز استان نیز از طریق رسانهها، مشکل ما را بشنوند و فریادرس اعضای این تعاونی باشند هر چند به زودی درخواستمان را کتبی به دفتر این مقامات هم تحویل میدهیم.
اداره کار، خواب است/ اینها ما را فقط برای آمار میخواهند
او همچنین به شدت از عملکرد ادارهکل کار و تعاون استان و شخص نوذر شبرنگ نیز انتقاد کرد و گفت: اینها خواب هستند و تاکنون شاید فقط اسم تعاونی ما را شنیدند و گرنه یک قدم کوچک هم برای ما برنداشتند.
مدیرعامل تعاونی مردمی برف و آفتاب افزود: بیش از یکسال است تقاضای نظارت یک بازرس بر فعالیتهای مالی تعاونی را داشتیم اما پشت گوش انداختند و ما را نمیبینند ولی در آمار و برای منافع خودشان یاد ما میافتند و ما را میبینند.
وی این را هم گفت که ادارهکل تعاون اگر نخواهد از تعاونی فراگیر ما که ۴۳۰۰ عضو مردمی دارد، حمایت کند، پس از چه کسی و چه تعاونی میخواهد حمایت کند؟ ما حمایت اینها را نمیخواهیم فقط کارشکنی نکنند.
شعبانی، با کارشکنان همراه شد/پروندهمان به دادگاه رفت
رهامی در پاسخ به سوالی در خصوص حمایت اتاق تعاون استان از این تعاونی مردمی نیز گفت: اینها تعطیلند و هر کس به فکر خودش است.
او گفت که تقریبا هر مدیری که تغییر کرد و مدیر بعدی آمد، سلیقه خودش را به کار بست و ما که برای حداقل یک دوره دهساله سرمایهگذاری کردیم، اسیر سلایق و اختلافات این مدیران و زد و بندهای سیاسی شدیم.
مثلاً آقای کورش درخشانزاده، فرماندار وقت دنا حتی برای ما شورای تامین هم گرفت و حمایت کرد اما وقتی شعبانی، فرماندار دنا شد با کارشکنان همراه شد ولی به حمایت فرماندار جدید امیدواریم.
او همچنین از طرح این پرونده در دادگاه خبر داد و گفت که به اجرای عدالت هم امیدواریم.
مدیرانی که به تعاونی مردمی کمک کردن و مدیرانی که به زمینگیر شدن این تعاونی کمک کردند
حالا میتوان گفت که برای زمین زدن یک تعاونی فراگیر مردمی، مدیران سه دستهاند؛ دسته اول کسانی هستند که به این تعاونی کمک کردند از جمله محمود باقری، مدیرکل وقت گردشگری، کورش درخشان، نادیا صداقت، فرمانداران وقت دنا، علیمحمد احمدی و علی احمدزاده استانداران اسبق و سابق استان، عیسی شهامت و شرفی مدیرانکل وقت فنی استانداری، پاکباز، دیانتی و اسلام جاودان خرد، معاونین سابق و مدیرکل سابق و فعلی محیط زیست، هاشمی، مدیرکل اسبق محیط زیست و …
دسته دوم هم گروهی از مدیرانند که یا کارشکنی و تخلف کردند یا به دلایل قانونی و یا حتی سختگیریهای قانونی به زمینگیر شدن این تعاونی کمک کردند از جمله مجید صفایی، مدیرکل سابق گردشگری، افشین بهمنی مدیر فعلی گردشگری دنا، شعبانی، فرماندار وقت دنا، سعید طالبیپور مدیرکل سابق گردشگری، محسن ضامنفر، مدیرکل جذب سرمایهگذاری و….
برخی افراد از جمله مهدی روشنفکر نیز اگر چه مستقیما در این ماجرا تقصیر نداشت اما اختلافات طرفداران و مخالفانش سهم بزرگی در زمینگیر کردن این تعاونی مردمی داشته است.
دسته سوم نیز کسانی هستند که اکنون میتوانند حق را به حقدار بدهند و نان را به سفره ۴ هزار و ۴۰۰ نفر از مردم سیسخت برگردانند.
مدیران تأثیرگذاری هستند که به تازگی به قدرت رسیدند و برای حمایت از این تعاونی، قولهای محکمی به خبرنگار ریواس جنوب دادند.
مجتبی امیرحسینی، مدیرکل فعلی گردشگری استان یکی از مدیران تاثیرگذار در این زمینه است که انتظار میرود حالا که این جاذبه گردشگری را با یک مناقصه حرف و حدیثدار واگذار کردند، حداقل با پایان مدت قرارداد یکساله آن، مصوبه رسمی استانداری را اجرایی و بهرهبرداری از کوهگل را به جوامع محلی که بهترین مصداق آن همین تعاونی مردمی برف و آفتاب است، بدهد.
محمد بهرامی، نماینده فعلی مردم دنا در مجلس نیز در این زمینه موثر است و او نیز در گفت و گو با ریواس جنوب، وعده حقخواهی داده است تا بلکه تعاونی برف و آفتاب که با سرمایه مردم در جاذبه گردشگری کوهگل هزینه کرده است بار دیگر به آنجا برگردد و سفره ۴۵۶۰ سهامدار این تعاونی به خطر نیفتد و مهمتر از آن مصوبه رسمی استانداری اجرا شود و ساخت و ساز و سرمایهگذاری به مدت ۳۶ ماه و بهرهبرداری به مدت ۱۰ سال به این تعاونی بزرگ و مردمی داده شود.
مواضع و تصمیمات یدالله رحمانی، استاندار فعلی و فرماندار جدید او در دنا نیز بسیار موثر است؛ عباس رسولی وعده حل و فصل این بحران و اجرای قانون در واگذاری جاذبه گردشگری کوه گل را داده است.
نهایتا هم اگر هیچکدام از این سه دسته مدیران چه در حرف و چه در عمل کاری نکردند، سید وحید موسویان، دادستان مرکز استان قطعا ورود خواهد کرد و بساط این بیعدالتی را جمع خواهد کرد؛ دادستانی که در مدت کوتاه سه ماهی که مسئولیت گرفت کارنامه درخشانی از جمله برگرداندن پتروشیمی گچساران به چرخه تولید و چندین کار مهم دیگر داشته و قطعا از پس این کار به راحتی برمیآید.
گزارش از کریم بنام
انتهای پیام
سلام
نگارنده خیلی داغه
این تعاونی برف و آفتاب اسمش تعاونی بود فقط چند نفر افراد سودجو داشتند از این اسم به نام مردم ولی به کام خودشان منفعت می بردند و مراحل اداری و قانونی تعاونی طی نشده بود و هیچ مجوز قانونی هم نداشت.
همون کسانی را که اعلام کرده کارشکنی کردند اتفاقا اصل قانون را رعایت کردند
اگه نماینده و فرماندار قول دادند هم اصل ماجرا مشخص هست که چرا قول دادند.
بنازم طالبی پور که زیر بار روشنفکر و دوستانش نرفت و باج نداد
دردو
با سلام ..از دیر زمان کوهگل متعلق به مردم بوده و در اسناد و مدارک قدیم متعلق به مردم بوده است حتی در یکی از اسناد کوخدان و به قلم اقای شکیبایی بخشی از کوهگل جز سند روستای کوخدان میباشد که ما کاری به این مسعله نداریم ….قسمت گردشگری که به طور قانونی به تعاونی واگذار گردیده ملک شخی کسی نبوده و نیست و دولت نمیتواند ان. را به یک نفر واگذار کند مردم سیسخت و تابعه همیشه و در همه حال تابع قانون بوده اند و هستند اما و اگر دولت بخواهد پا را روی قانون و عرف و منطق بگذارد ..به خیابان میایند و به سلیقه خودشان عمل میکنند و دیگر اجازه نمیدهند میراث فرهنگی هر کاری دلش میخاد انجام بده ..
با سلام
همه امورات در چارچوب قانون بوده
هیچ مسولی خصومتی نداره و قانون را اجرا میکنن . کوه گل متعلق به دولت است و همه مردم حق استفاده از آن را باید داشته باشن نه فقط اهالی بومی منطقه . مگه میشه سهام ۳۳ پل و پل خواجو فقط مال اصفهان باشه ؟ و یا سهام دریای خزر فقط متعلق به گیلان و مازندران باشه ؟؟