پایگاه خبری-تحلیلی ریواس جنوب (rivasjonoob.ir)/

حاج صدرالله خوش اندیش چهره ی فعال و برجسته فرهنگی کهگیلویه در غروب روز دوشنبه ۲۷ فروردین ۱۴۰۳ دار فانی را وداع گفت تا جامعه فرهنگی استان کهگیلویه و بویراحمد را به سوگ ببرد. استاد سیاوش نریمان در غم فراق او سوگ نامه ای نوشت.

به گزارش ریواس جنوب؛ استاد سیاوش نریمان در فقدان صدرالله خوش اندیش او را ستاره ای تابان در سپهر فرهنگ ایل خواند و نوشت که حاج «خوش اندیش» یکی از عناصر و بانیانِ بنیانِ تعلیم و تربیتِ نوین در اقلیم ما بوده که با برافروختنِ چراغ دانایی و دانش فراراه متعلِّمان، نهالِ مدرسه را در قلب‌ها کاشته اند تا این چنین از سایه سارِ وجود مبارکشان متمتع شویم و برخوردار!

مرحوم صدرالله خوش اندیش از فرهنگیان برجسته ایل طیبی در شهرستان کهگیلویه بود که پس از چهارسال تحمل بیماری سرانجام دار فانی را وداع گفت.

متن این سوگ نامه به این شرح است؛

«به نام خدایی که مرگ آفرید.
«حاج خوش اندیش»، ستاره‌ای تابان در سپهر فرهنگ ایل.
گرچه از نهیبِ تازیانه مرگ، ذوی الحیاتی مصون نخواهد ماند؛ «مرگ می‌آید و تدبیری نیست» اما افولِ ستاره زندگانی برخی از عناصر که ستونِ خیمه فرهنگ ایل اند، دلگزا و تالُّم بار است.
در حکمت و عرفان، منزلت، قرب و ارج و اقتدار اجتماعی آدم‌ها نه با مکیالِ مناصب و جاه و جلالِ دنیوی بلکه با معیارِ ادب اجتماعی و تعهد اخلاقی سنجیده می‌شود؛ چرا که جز مکارمِ اخلاقی، خصالِ پسندیده، روشنی دل، فروتنی در سلوک انسانی و خدمت به توده‌های فرودست هرچه هست، غبارِ فراموشی به خود می‌گیرد و از صحیفه تاریخ محو می‌شود.
این داشتنی‌ها همه بگذاشتنی ست
جز روشنی دل که نگهداشتنی ست.
به تعبیر سعدی شیخ شیراز: آنچه را نپاید دلبستگی را نشاید و این منطق روشن قرآن است که هرآنچه نزد شماست میرا و نامانا و تنها آنچه نزد خداست می‌ماند. جان کلام اینکه حاج «خوش اندیش» یکی از عناصر و بانیانِ بنیانِ تعلیم و تربیتِ نوین در اقلیم ما بوده که با برافروختنِ چراغ دانایی و دانش فراراه متعلِّمان، نهالِ مدرسه را در قلب‌ها کاشته اند تا این چنین از سایه سارِ وجود مبارکشان متمتع شویم و برخوردار.
مبادی آدابِ مستحسن بودند و متحلِّی به زیور تواضع و افتادگی که گفته اند:
افتادگی آموز اگر طالب فیضی.
هرگز نخورد آب زمینی که بلند است.
آن رحیلِ جلیل ایل و خوبانی از این لَون متعلقِ به قبیله علم اند و به همین خاطر به تعبیر حکیمان دین، زنده اند و دیگران مرده که گفته اند: الناسُ موتی و اهلُ العلمِ احیاءٌ.
هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق
ثبت است بر جریده عالم، دوامِ ما.
آدمی و ابناء بشر در این دامگاه دنیاوی هرگز مادام العمر نخواهند ماند، اما آثار و ثمراتِ وجودی برخی بسان حاج خوش اندیش که رایتِ علم را برای معرفت افزایی برافراشته اند، هماره مخلدند و جاویدان.
رَوح و ریحان و رضوان مینوی برای آن معلِّم متخلِّقِ نامدارِ رهیده از خاک خواهانیم و ضایعه کوچ همیشگی شان را به بیت سوگوار آقایان خوش اندیش، خندان، اقارب، ایلِ اصیل طیبی و خانواده سترگ فرهنگیان تسلیت می‌گویم.
حسن ختامِ سوک نوشته ام را با ابیاتی از حکیم توس، حضرت فردوسی خاتمه می‌بخشم که:
جهان، یادگار است و ما رفتنی
به گیتی نماند به جز مردمی
به نام نکو گر بمیرم رواست
مرا نام باید که تن، مرگ راست.
کجا شد فریدون و هوشنگ شاه
که بودند با گنج و تخت و کلاه
برفتند و ما را سپردند جای
جهان را چنین است آیین و رای
و با این تک بیتیِ استاد شفیعی کدکنی زنده نام حاج خوش اندیش را تا سرای ابدیت بدرقه می‌کنیم:
یادشان، زمزمه نیمه شبِ خوبان باد
تا نگویند که از یاد، فراموشانند.»
سیاوش نریمان ۱۴۰۳/۱/۲۸.