تلخند ریواس/ اتفاق تلخ قطع چند درخت در جریان مناظرات از سوی زاکانی و لو رفتن خیانت آشکارش به شهید رئیسی
پایگاه خبری-تحلیلی ریواس جنوب (rivasjonoob.ir)/
تلخند ریواس/ اتفاق تلخ قطع چند درخت در جریان مناظرات از سوی زاکانی و لو رفتن خیانت آشکارش به شهید رئیسی
ریواس/ تا بوده همین بوده و نام علیرضا زاکانی با «پوششی» گره خورده است و از قبل هم پیشبینی میشد و انصرافش جای تعجب نداشت اما چیزی که عجیب است این بوده که این سری آقای زاکانی در جریان پنج مناظره انتخاباتی، هر جمله خود را روی یک برگه کاغذ مینوشت و صدها برگه سفید کاغذ را بر باد داد.
او این بار با توهم اینکه روی معدن طلای استرالیا نشسته است، ماموریت خود را از فحشدادنِ صرف به ارایه برنامههایی چون دادن شمش طلا به هر ایرانی در طول سال تغییر داد و برای همین کاغذهای بسیار بیشتری را هدر داد تا بتواند همه حرفهایش را چه فحش و چه یارانه طلایی و گوشت رایگان درب منزل مردم را یادداشت کند که مبادا یادش برود و مردم را از شنیدن آن محروم کند.
تفاوت دیگر پوششی بودن او در انتخابات چهاردهم این بود که این بار به صراحت و چندین بار رودرروی مردم گفت که کنار نمیروم و شما دارید با رئیسجمهور آینده ایران حرف میزنید؛ او گفت دور قبل اگر کنار رفتم بخاطر سعید رییسی بود و اکنون دلیلی برای کنار رفتنم نیست؛ زاکانی اینبار این دروغش را اینقدر قشنگ و محکم گفت که خیلیها باورشان شد.
فقط تنها بدشانسی زاکانی این بود که تاریخ مصرف این دروغش فقط ۲۴ ساعت است و مثل بقیه حرف هایشان مشمول زمان نمیشوند و با انصرافش، مردم متوجه همه چیز میشوند.
زاکانی نشان داد که علاوه بر طرح «رایگان کردن»، شمش طلا دادن به هر ایرانی، گوشت درب منزل و… تخصصهای دیگری از جمله بازیگری و قشنگ دروغ گفتن را هم بلد است.
تقریبا همین عملکرد برای دیگر نامزد پوششی این دوره هم که سرنوشتی شبیه زاکانی دارد، یعنی امیرحسین قاضیزاده هاشمی تکرار شد و او نیز این بار به جز فحش و تهمت و حرف هوایی زدن، برنامه جامعی را نیز از اینترنت کپی کرد و هر خط ان آن را در یک برگه کاغذ نوشت تا حجم کاغذهای مصرف شده در انتخابات چهاردهم رکوردشکن شود.
آنها با این همه حرف زدن الکی، وقت مردم را گرفتند، باور مردم به حرفهای مسئولان را لگدمال کردند و نهایتا هم انصراف دادند تا دستاورد آنها فقط قطع چند درخت برای تهیه کاغذهای جایگزین باشد.
حالا اگر هدر دادن کاغذ و قطع درختان را فراموش کنیم، سوال اساسی که میماند این است که زاکانی که ذوب در شهید رییسی است چرا در این سه سال این ایده فراانسانیاش را به او نداد تا در همین سه سال دولت شهید رئیسی، هم به هر ایرانی سالیانه شمش طلا دهد، هم گوشت را رایگان به در منزل مردم ببرد و هم هزینههای درمانی خانمهای باردار و بیماران و … را رایگان کند؟
او با نگفتن این ایدههایش در حق شهید رییسی و دولتش خیانت کرد؛ زاکانی که میدانست دور بعد هم پوششی هست و یارانه طلاییاش هیچ وقت عملی نمیشود، چرا این طرح را به شهید رییسی نداد تا آن را عملیاتی کند؟
واقعا زاکانی مردم را چه فرض میکند؟