ستاد اصلاحات و فرصت اندک برای موجآفرینی و آشتی ملت؛ شخصیت آرام «کفایی» و مسیولیت ناخدای کشتی طوفانزده اصلاحات
پایگاه خبری-تحلیلی ریواس جنوب (rivasjonoob.ir)/
ستاد اصلاحات و فرصت اندک برای موجآفرینی و آشتی ملت؛ شخصیت آرام «کفایی» و مسیولیت ناخدای کشتی طوفانزده اصلاحات
ریواس جنوب/ تفکر اصلاحطلبی اگر چه در میان مردم طرفداران بیشتری دارد اما بیش از دو دهه دوری از قدرت و بیاعتمادی مردم به اصلاح و تغییر موجب شده که استفاده آنها از فرصت بهوجود آمده در تایید صلاحیت مسعود پزشکیان را بسیار دشوار کند؛ فرصت اندک است و هنوز برای موجآفرینی و محرکی برای آشتی ملت کار خاصی نشده است.
به گزارش ریواس جنوب از یاسوج، قهر مردم با صندوقهای رای دیگر موضوعی نیست که بتوانیم آن را کتمان کنیم؛ حتی افراد دوآتشه جریان حاکم نیز تا حدی به این موضوع اذعان کردند.
خطر وقتی جدیتر میشود که در انتخابات مجلس که همه ما ساختار قومیتی و رقابتهای محلی آن را خوب میشناسیم و به همین دلایل همواره شاهد مشارکت بالای مردم در انتخابات مجلس به نسبت بقیه انتخابات بودیم، اما در اسفندماه و در انتخابات مجلس، شاهد کاهش معنادار حضور مردم در پای صندوقهای رای بودیم و این خطر قهر مردم را جدیتر میکند.
در سطح رئیسجمهوری، حاکمان ما هم این را به خوبی متوجه شدند و در انتخابات اخیر، سوراخهای الک شورای نگهبان کمی گشادتر شد و مسعود پزشکیان که علاوه بر محبوبیت اصلاحطلبیاش، دارای وجهه مثبتی در بین مردم بوده و مواضع شفاف و شجاعانهاش پیرامون مسایل مختلف سیاسی از سال ۸۸ تا موضع حجاب از او یک چهره محبوب ساخته است، از فیلتر ردصلاحیتها گذشت و اکنون امیدها به افزایش مشارکت کردم در انتخابات اخیر زیادتر شده است.
حالا چه تایید صلاحیت پزشکیان اتفاقی و حاصل اشتباه محاسباتی بوده چه اهدافی چون افزایش مشارکت در انتخابات در میان بوده باشد، اکنون فرصتی فراهم شده است تا بار دیگر دولت به دست اصلاحطلبانی بیفتد که حداقل از اصولگرایان عملکرد بهتری به ویژه در حوزه اقتصادی بر جای گذاشتند.
البته تنها دولت اصلاحطلبان مربوط به دولت سید محمد خاتمی بود که به روایت آمار باثباتترین شرایط اقتصادی و تورمی را در آن دوره داشتیم؛ دولت حسن روحانی نیز اگر چه بسیار بهتر از اصولگرایان عمل کرده اما یک دولت اعتدالی میانهرو بوده که در خوشبینانهترین حالت باید گفت که صفآخریهای اصلاحات را به کار گرفت و اصلاحطلبان واقعی در این دولت نیز در انزوا بودند.
حالا با تایید صلاحیت مسعود پزشکیان که یک اصلاحطلب واقعی است هم مشارکت مردم در انتخابات بالا میرود و هم قطعا شاهد به ریاست رسیدن یک چهره اصلاحات در راس قوه مجریه خواهیم بود؛ به عبارتی اگر کلیت نظام و حاکمان از افزایش مشارکت سود میبرند قطعا مردم نیز از به صحنه آمدن خودشان سود میبرند و فشارهای مضاعف فعلی هم در اقتصاد هم در سیاست با انتخاب پزشکیان و حاکم شدن تفکر اصلاحات، بسیار کمتر خواهد شد.
در این بازی برد برد اما یک موضوع بسیار مهم است و آن کارهای تشکیلاتی ستاد پزشکیان در استانهاست.
در سطح کلان، شخصیت مسعود پزشکیان و اظهاراتش در مناظرهها نشان از رویکردی معقولانه و به دور از موجآفرینی و احساسی عمل کردن است و او البته تا حدی نشان داده که میتواند رییسجمهور بهتری برای مردم باشد.
بعد از مسعود پزشکیان، عملکرد ستادهای او حایز اهمیت است که در این مطلب با نگاهی به استان کهگیلویه و بویراحمد، شرایط را نقد و بررسی کردیم.
واقعیت آن است در همه سالهای که بنا به دلایل معلوم، اصلاحطلبان در کشور به انزوا رفتند، استان کهگیلویه و بویراحمد، تشکیلات این جریان آسیب جدی دید و حتی پوسته ظاهری آن نیز حفظ نشد.
بعد از بهرام تاجگردون، افراد سرشناس این جریان از جمله مرحوم خواجوی و مرحوم لاهوتی، به رحمت حق رفتند و افرادی مثل غلامرضا تاجگردون نیز همواره خط و مشی خاص خودش را داشت تا جایی که میگفتند او در تهران اصولگراست و در یاسوج اصلاحطلب و همین شد که چیز زیادی از این جریان حداقل در فیزیک آن، باقی نمانده است هرچند در میان مردم، تفکرات اصلاحطلبی، طرفداران بیشماری دارد.
در میان این تار و مار شدن این تفکر اصیل، هنوز چراغ این تشکیلات به هر شکلی بوده حتی با انسانهای دورگه، دوگانهسوز، شبهاصلاحطلب، تازه از راه رسیده، صف آخریها و… با سوسوی کمی روشن نگهداشته شد.
افراد زیادی به امید خسته شدن مردم از اصولگرایان و … به پیروزی مسعود پزشکیان در شرایط پیشآمده، امیدوار شدند و برای همین میخواهند به هر شکلی شده در این تشکیلات اسم و رسمی داشته باشند، خودشان را اصلاحطلب بدانند و دنبال حکم از این ستاد و آن ستاد باشند که البته هیچکدام از اینها به تنهایی بد نیست اما وقتی تلاشی موثر برای به میدان آوردن مردم از یک سو و به میدان آمدن اصلاحطلبان واقعی که در کنج خانه نشستند، نمیکنند یعنی اینکه دنبال استفاده ابزاری از شرایط پیش آمده و قبولی احتمالی پزشکیان هستند.
شرایط تا آنجا پیش رفته که رییس جبهه اصلاحات روز گذشته در یک نشست خبری گفته که افرادی در این ایام به ما زنگ میزنند که ده سال است آنها را ندیدم و نمیشناسم، اینقدر تقاضای صدور حکم در این ستادها میشود که فکر نمیکنم سازمان ملل هم اینقدر حکم و جایگاه مدیریتی داشته باشد؟
خلاصه کلام این است که دست کم در استان کهگیلویه و بویراحمد، شور و موجی برای به میدان آوردن مردم آن هم مردمی که دلیلی محکمتر از دلیل قهرشان میخواهند نیست و در چند روز باقیمانده باید تحرکی اساسی به فعالیت ستاد پزشکیان در کهگیلویه و بویراحمد داد که اگر نداد قطعا صندلی چهاردهم ریاستجمهوری به یکی از اصولگرایان خواهد رسید.
برای موجاندازی و ایجاد شور و شعور در اقناع مردم به آشتی با صندوق های رأی، نقش رئیس ستاد اصلاحات این استان حائز اهمیت است.
علیرضا کفایی، انسانی صادق و سادهدل است، شخصیت محجوبی دارد و در اولین نگاه میشود تشخیص داد که مثل بسیاری از سیاسیون جدید، به اصطلاح «گرگ» نیست و همان خط و مشی سادگی و خاکی بودن را رها نکرده است.
او البته دیدگاههای روشن و اصلاحطلبانه واقعی دارد و از این حیث نمیشود ایراد جدی به او گرفت اما اینکه آیا او در این شرایط خاص و فرصت بادآورده برای اصلاحطلبان میتواند به پیکر کمحان اصلاحات، جانی دوباره دهد، جای سوال است.
بعد از مرگ رئیس سابق جبهه اصلاحات استان، و تایید صلاحیت پیشبینینشده پزشکیان، تشکیلات اصلاحات تشکیل جلسه دادند و در سایه برخی اختلافات برای انتخاب جانشین خواجوی، این مسیولیت مهم به آقای کفایی تحمیل شد یعنی اینکه او نه داوطلب ریاست بود نه تمایل به این مسئولیت داشت اما اعضا به اجبار از او خواستند تا هدایت این تشکیلات را بپذیرد.
اینکه آقای کفایی دل به مسیولیتها نسپرده در اصل نکته مثبتی است اما اینکه او انگیزه و شور و شوق این کار را نداشته باشد، قطعا تشکیلات اصلاحات، ضربه خواهد خورد.
اما اینکه شخصیت آرام و اخلاقمدارانه آقای کفایی در این وضعیت خاص میتواند ناخدای خوبی برای کشتی طوفانزده اصلاحات باشد یا نباشد، محل سوال است.
روز گذشته، آقای کفایی از خبرنگاران دعوت کرد و یک نشست خبری برگزار کرد که خبری از آن پویایی و شور و شوق ورود اصلاحطلبان بعد از دو دهه به عرصه قدرت در آن نبود؛ نشستی که معلوم بود برای موجافرینی و تشویق مردم به مشارکت و آشتی مردم با انتخابات در آن برنامهریزی نشد.
به هر حال علیرغم نکات گفته شده اما هنوز برای ایجاد یک موج اصلاحاتی در جامعه وقت داریم اما اگر کاری نکنیم قطعا در این فرصتسوزی سهمیم هستیم.
انتهای پیام/ بنام