پایگاه خبری-تحلیلی ریواس جنوب (rivasjonoob.ir)/

این روزها حال ناخوش بلوط های زاگرس به ویژه در استان کهگیلویه و بویراحمد فعالان محیط زیست و طبیعت دوستان را به واکنش رسانه‌ای واداشت تا شاید تلنگری برای شکل‌گیری یک «همت عمومی» در جهت مبارزه با آفتِ «پروانه ی برگ بلوط خوار» که گویا بیش از ۷۰ هزار هکتار از جنگل‌های بلوط را به قصد نابودی نشانه رفته‌است، وارد آید.

ریواس جنوب با نگاهی به برخی مطالب منتشر شده در رسانه های جمعی برشی از این یادداشت و دلنوشته های فعالان محیط زیستی را نگاشته است؛

خرمشهر پیش از سقوط

سعید انصاریان در دلنوشته ی خود، فاجعه زاگرس را چونان «خرمشهر پیش از سقوط» نامید و این پرسش را مطرح کرد که آیا کسی صدای شیون ما را از ارتفاعات سحرانگیز زاگرس می شنود؟ اینها دلنوشته اوست که در روزنامه همدلی منتشر شده است؛

«خوب به خاطر دارم در روزهای روشن کودکی، مادرم مرا همراه خود برای جمع‌آوری هیزم‌های خشک درختان که در نداشتگی‌های آن روزها تنها منبع سوخت خانه‌هامان بود، به جنگل‌های بلوط می‌برد…

مرا پای یک درخت انجیر وحشی می‌نشانید و دانه‌های ترد رسیده برایم می‌چید تا به خوردن سرگرم باشم و خودش بتواند با خیال راحت به جمع‌آوری هیزم‌ها برسد و دراین‌بین شروع به آواز خواندن می‌کرد تا با شنیدن صدای قشنگش بدانم اگرچه از نظرم بیرون است ولی همین دور و اطراف است…
وقتی شدت بسامد صدایش کم می‌شد من می‌فهمیدم که در مسافت دوری ایستاده و حس ناامنی احاطه‌ام می‌کرد و شروع به گریه کردن می‌کردم.
وقتی برمی‌گشت و با اعتراض من مواجه می‌شد که چرا همین شاخه‌های نزدیک را اره نمی‌کند، می‌گفت: مبادا هرگز به شاخه‌ی تر درختی آتشی اشارت کنی، یا با لحن تیز تیغی با ساقه‌هایش سخن بگویی که جانی را خواهی گرفت، ادامه می‌داد: هر کدام از این درختان شاید روزی پیامبری بوده باشد که حالا بلوط بودن را برگزیده است…
از همان روزگار، درنگ من در آن دامنه‌های شگفت آغاز شد؛ و زاگرس کم‌کم حجاب‌هایش را کنار زد. بعدها که مکاتب را شناختم فهمیدم، اگر بخواهم نام نزدیکی بر این مکاشفه‌ها بگذارم که دیگران بهتر درکش کنند، به ناتورالیسم جادویی رسیدم.بلوط‌ها بی‌اغراق نزدیک‌ترین خویشاوندان ما هستند که هزاره‌هاست در سایه‌ آن‌ها به دنیا آمدیم، پیش از آبی آسمان در «تحته» و گهواره‌ها چشم به شاخه‌ها و ساق‌های تناورش گشودیم، دست به‌زانوی بلوط‌ها گذاشتیم و بلند شدیم و خستگی‌هامان را با تکیه بر آنان تکیدیم، آساییدیم و نیاکانمان را پای همین درختان جادویی به خاک ایران سپردیم. زاگرس برای ما یک زیستگاه نیست، آرامستان ما است، نیایشگاه‌ اجدادی ما…
زاگرس موزه‌ چشم‌ها و دست‌ها و کول‌ها و گرده‌ها و اشک‌ها و لبخندهای ماست! در قحطی‌ها و فراوانی‌ها، ما را اگرچه به‌سختی ولی از زندگی عبور داد. حالا که آماج سهمگین‌ترین بلاها و شبیخون آفت‌هاست، چون محمود درویش بر فلسطین، چون نزار قبانی بر پیکر بلقیس، سوگواریم. چون مادران جوان ازدست‌داده به‌ناحق. چون پدران کارگر در بنادر تفتیده که روز بازگشت به آبادی، جیبش را زده باشند، بر زاگرس سوگواریم. چونان خرمشهر پیش از سقوط… کسی صدای شیون ما را از ارتفاعات سحرانگیز زاگرس می‌شنود!»

این روزها در زاگرس چه خبر است؟

تعیین بودجه ملی و ابزارهای مدرن برای نجات جنگل های بلوط ضرورت نگاشته شده در مطلب آرش نیکخوست. این فعال محیط زیستی، وجود این جنگل ها را برای کشوری با آب و هوای گرم و خشک حیاتی دانست و نوشت؛

«جنگل‌های زاگرس اگرچه نسبت به جنگل‌های هیرکانی و بارانی متراکم نیستند ولی برای کشوری با آب‌وهوای گرم و خشک بسیار حیاتی هستند. این شال آویزان و کشیده از شمال غرب تا شمال هرمزگان در بخش غربی ایران پایداری زیست‌بوم ایران را حفظ و حداقل ۱۰میلیون جمعیت را پذیرای خود کرده است.

به‌جز تأمین آب، ایستادگی در برابر گردوغبار و کاهش غلظت آن و جلوگیری از افزایش دمای هوا از دیگر کارکردهای کلان زاگرس است که به کمک کوهه‌ای کشیده و جنگل‌های عموماً بلوط حاصل‌شده است.
در حال حاضر یکی از تهدیدات موجود تکثیر نوعی حشره به نام پروانه سفید برگ بلوط خوار در بخش‌های وسیعی از زاگرس جنوبی در استان‌های کهگیلویه و بویراحمد و فارس تا قسمتی از چهارمحال و بختیاری است. بر اساس آخرین اطلاعات و آمارها نزدیک به ۷۰هزار هکتار از جنگل‌های استان کهگیلویه و بویراحمد در شهرستان باشت و کهگیلویه درگیر تکثیر بیش‌ازاندازه و طغیان این حشره هستند. همچنین این پروانه توانسته است به‌خوبی از قانون همسایگی بهره‌مند شود و خود را از سمت باشت به بلوط‌های شهرستان رستم استان فارس و ممسنی برساند. سال ۱۴۰۰ اداره کل منابع طبیعی کهگیلویه و بویراحمد بر اساس دستور سازمان تحقیقات جنگل‌ها از محلول BT با نام علمی باسیلیوس تریجنسیس برای محلول‌پاشی ۴۰۰هکتار در منطقه باشت استفاده کرد که متأسفانه این محلول‌پاشی باعث نابودی و جلوگیری از پیشروی پروانه سفید برگ‌خوار بلوط نشد.
این پروانه چهار مرحله زیستی شامل تخم، لارو، شفیره و پروانه سفید دارد و تخم‌ها در دو ردیف تسبیحی شامل ۶نسل ماده و ۵نسل نر است. لارو کامل پس از تنیدن تار سفیدرنگ بین دو تا سه روز بی‌حرکت و سپس به شفیره تبدیل می‌شود. دوره شفیره‌گی بین شش تا هشت روز و زمستان را زیرپوست درختان بلوط می‌گذراند. با اتمام فصل سرد لاروها بین ساعت ۹صبح تا چهار بعدازظهر از لانه خارج‌شده و اپیدروم برگ درخت را تغذیه کرده و زمانی که برگ‌های سبز به پایان برسد به درخت سبز دیگر هجوم می‌برند..
بسیاری از کارشناسان ازجمله حشره شناسان، اکولوژیست و زیست‌بوم شناسان معتقدند که برای غلبه بر تکثیر و طغیان پروانه سفید باید ابتدا در یک تحقیق پژوهشی جامع علت طغیان و تکثیر پروانه سفید را یافته و سپس از راهکارهای بهینه خود طبیعت موسوم به راهکارهای بیولوژیک برای مقابله با این حشره استفاده کرد. آنچه مشخص است تا کنون و بر اساس آمارهای اداره کل منابع طبیعی حداقل ۷۰هزار هکتار از جنگل‌های بلوط کهگیلویه و فارس درگیر طغیان این پروانه هستند که وضعیت ۳۰هزار هکتار بحرانی است. طبعاً هر راهکاری که با استفاده از تحقیق پژوهشی محققان به دست آید نیاز به ابزارهای مدرن و تعیین بودجه ملی برای نجات این جنگل‌ها نیاز است».

کهگیلویه و بویراحمد گورستان بلوط ها

فهیمه قهرمانی،خبرنگار، در گزارش خود با عنوان «کهگیلویه و بویراحمد گورستان بلوط‌ها؛ آیا هنوز فرصت هست؟»، با اشاره به سخنان رییس سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان مبنی بر اختصاص اعتبار ۲۰ میلیارد تومانی برای مبارزه با آفت، نوشت نوشدارویی که دیر می رسد، گویا قصه دردناک بلوط تمامی ندارد!

او در چکیده گزارش منتشره در ایرنا، چنین نوشت؛ «آفت پروانه برگخوار و جوانه خوار بلوط امسال بیش از ۶۰ هزار هکتار از جنگل های شهرستان های مختلف در کهگیلویه و بویراحمد را به گورستان دسته جمعی بلوط های زاگرس تبدیل کرده است و حمله بی امان این آفت همچنان ادامه دارد.

در ادامه این گزارش آمده است؛ «بر اساس آخرین ارزیابی ها ۶۰ هزار هکتار از جنگل های باشت، منطقه چاروسا و دشمن زیاری در شهرستان کهگیلویه و لنده مبتلا به آفت برگخوار و بخشی هم در شهرستان بویراحمد و دنا عمدتا در منطقه لوداب در چالش آفت پروانه جوانه خوار بلوط گرفتار است.دامنه های رشته کوه زاگرس زیستگاه بیش از ۵۰ درصد خانوار های عشایری کشور و تامین کننده ۴۰ درصد آب کشور است که هر هکتار آن سالانه ۶۰ تن ریزگرد را در خود رسوب می‌دهد. در کهگیلویه و بویراحمد بیش از ۸۷۴ هزار هکتار جنگل وجود دارد که جنگل های بلوط با پوشش ۹۰ درصدی مهم ترین بخش جنگلی این استان است. از سال ۹۰ تا کنون بیش از ۱۰۰ هزار هکتار از جنگل های بلوط کهگیلویه و بویراحمد دچار خشکیدگی شده اند که این آسیب در کوه های خاییز، لنده و بوستان بیش از بقیه نقاط استان خودنمایی می کند.بروز خشکیدگی ناشی از آفت برگ خوار در جنگل های بلوط شهرستان باشت و دیگر شهرستان های استان این روزها واکنش هایی را در محافل رسمی و شبکه های اجتماعی به دنبال داشته است».

هنگامه همنوایی برای بلوط ها

محمد بهرامی در یادداشتی با عنوان «هنگامه همنوایی برای بلوط ها» که در پایگاه خبری افتونیوز منتشر شده است، با اشاره به وضعیت وخیم جنگل های بلوط نوشته که راه درمان و نجات گویا یک کلمه است؛ «همت»!

این فعال سیاسی و اجتماعی به تعبیر خودش و به امید همسرایی یک «همی هلی» دیگری برای سرسبزی زاگرس توصیه هایی به استاندار، نمایندگان استان در مجلس، منابع طبیعی فعالان محیط زیست و مردم داشته است که بخشی از یادداشت او را با هم می خوانیم؛

«تصاویر مربوط به آفت زدگی و حال ناخوش بلوطهای زاگرس و استان – فارغ از همه ی احوال و نگاهها – به مانند تمامی مردم زاگرس، دردی عمیق و ریشه دار در جان و آهی بلند در سینه ام نشانده است. دردی متفاوت از دیگر دردها! دردی همه گیر که این بار بر همه جا می زند و از همه سوی زندگی بر جان و روان آدم سرازیر می شود و این روان درد سیل گونه بی سبب نیست چرا که بلوط ها، نام و نان و نفس ما بوده اند.

آمار را که می نگریم این درد و آه عمیق تر و بلندتر می شوند؛ حدود یک میلیون و ۵۵۰ هزار هکتار مساحت استان است که حدود یک میلیون و ۴۰۰ هزار هکتار آن را جنگل و مرتع می پوشاند! آماری که نشان می دهد استان ما نسبت به مساحت، بالاترین سرانه جنگل و مرتع را در کشور دارد و به لحاظ وسعت در بین استانهای کشور رتبه هفتم را دارد. آماری که نشان می دهد بزرگترین نعمت و پتانسیل استان همین جنگل ها و مراتع هستند و علاوه بر آتش سوزی ها، تغییرات اقلیمی، خشکسالی ها، قاچاق چوب و سو استفاده جنگل نشینان که در سالهای گذشته تا کنون باعث از بین رفتن جنگل ها شده، متاسفانه در این روزها آفت کرم و پروانه ی برگ خوار و جوانه خوار (بیش از)۶۰ هزار هکتار از جنگلهای بلوط را تهدید و دچار بیماری کرده است. تهدیداتی که سالها در مورد آنها صحبت شده و مقالات نوشته شده و جلسات زیادی گرفته شده و دیگر همه گان همه چیزش را می دانند .
در باره امکانات ، نیروی انسانی ، تعداد محیط بانان و جنگلبانان ، نقش اجتماعی مردم ، دلسوزی و تدبیر مدیران ، میزان بودجه و مسایل دیگر همه چیز گفته و شنیده شده است . همه ی این موضوعات را که بررسی کنیم و در کنار احوال سالهای گذشته و حال جنگل ها و مراتع زاگرس و استان قرار دهیم گویا راه درمان و نجات یک کلمه است؛ «همت»
یک همت همگانی! تمام مسئولین و مردم هر کدام به سهم خود برای جلوگیری از مرگ طبیعت راگرس باید کاری کنیم. موضوع کاملا جدی و حیاتی است. بحث خاک و خانه است. بحث تاریخ و هویت است و این بلوطها متعلق به همه ماست.

جناب آقای استاندار ؛شما که خود فرزند زاگرس و همنشین بلوطهایش بوده اید نیک اکنون درد بلوطها را می فهمید. قطعا درد بلوطها درد شماست. پس از جنابعالی بعنوان سکان دار این خطه استدعا داریم در این رابطه همت کنید و طرحی نو دراندازید و برای این طرح تیم ویژه ای تشکیل دهید. از تمام مدیران بخواهید سهمی برای این طرح و نجات این بلوطها و مراتع کنار بگذارند. از ظرفیتها و پتانسیل های ممکن استفاده نمایید. برای تعریف و جذب بودجه اختصاصی در این رابطه به پایتخت و هر جایی که امکانش هست بروید و درخواست کمک کنید. خواهش و تمنا کنید. اصرار و ابرام بورزید. از دوستانتان و اعتبارتان کمک بگیرید و اگر اینها چاره کار نشد، از احساستان کمک بگیرید چرا که این بلوطها ریشه ها و خاک ما هستند و می ارزد که حتی جانها را فدایش کرد.

نمایندگان استان در بهارستان ؛وقت اتحاد و همدل شدن است. برای نجات بلوطهایمان این بار همصدا شوید. هنگامه ی دوراهی های تفریق کننده نیست. به حرمت این بلوطها که نام و نان و نفس مان بوده است چپ و راست، بالا و پایین، گرمسیر و سردسیر ننمایید، چرا که اگر این بلوطها نباشند استان ما، استانی دیگر می شود در عالمی دیگر! از تمام نمایندگان و مدیران قبلی و تمام نخبگان و اساتید کمک بگیرید. بیایید و یکبار هم که شده آهنگ ( ای بلی تو ریشه داری …) را جانانه و همدل، همنوایی کنید و نشان دهید که این آهنگ و شعر و مفهومش برازنده ی اقدامات و سخنرانی های شماست».

دکترای حشره شناسی کشاورزی و پاسخ به یک سوال

خسارت پروانه جوانه خوار و برگ خوار سفید بلوط چه تاثیراتی بر زندگی انسانها می گذارد؟ این سوالی بود که از منوچهر رضا بیگی استاد دانشگاه و دکترای حشره شناسی کشاورزی در مصاحبه با پایگاه خبری فراز پرسیده شده است و چنین پاسخ داد؛

«حفظ و حمایت جنگل‌ها یکی از شاخص‌های مهم توسعه پایدار است. جنگل‌ها ریه‌های زمین محسوب می‌شوند، تنظیم‌کنندگان آب و هوا به شمار می‌روند و زیستگاه طبیعی صدها گونه گیاهی و جانوری هستند. متاسفانه آفات فوق در تراکم‌های زیاد باعث بی‌برگ شدن درختان بلوط و خشک شدن احتمالی آن‌ها در شرایط خشک و کم باران می‌شوند. بیش از ده میلیون نفر از هموطنان زاگرس‌نشین ما دقیقا در ۱۱ استانی زندگی می‌کنند که این بلوط‌ها قلب تپنده آن هستند. ۴۰ درصد آب‌های زیرزمینی و ۴۰ درصد از جنگل‌های ایران را ریشه این بلوط‌ها حفاظت می‌کند. این تنها دورنمای کوچکی از بخشی است که آسیب به بلوط‌ها آن را نابود خواهد کرد».

 زوال جنگل های بلوط

هادی سینایی فعال محیط زیستی در یادداشت خود آورده است؛

«بلوط های زاگرس در حال نابودی اند، مجامع علمی و دانشگاهی عملا وارد میدان شوند و راهکار ارائه دهند، سکوت آنان خیانت است.
خطر را احساس کرده بودیم ۳۱ فروردین ماه ۱۴۰۱ با خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران ایرنا با کد خبر ۲۲۱۲ با تیتر ” آفت پروانه برگ خوار جنگل های بلوط که ایستاده جان می دهند” موضوع را هشدار داده بودیم، همان موقع که مسئولین بفکر عزل و نصب ها بودند، دوستداران طبیعت بفکر مبارزه بیولوژیکی با آفت جنگل های بلوط بودند، قبل از آنکه دیر شود. اما گویی گوش شنوایی نبود لذت تصاحب صندلی های نرم بر بلوط ها بخت برگشته، سایه شومی انداخته بود که دیده نشوند.
جنگل های بلوط ، میراث گرانبها و یاور روزهای سخت قحطی و گرسنگی در حالی ایستاده جان می دهند که نفس کشیدن ما هنوز مدیون آنهاست!»

تراژدی تلخ بلوط زاگرس

محمدجعفر درزاده در گزارش منتشره در خبرگزاری صدا و سیما با عنوان «تراژدی تلخ بلوط زاگرس؛ سکانس غم انگیز پروانه برگ خوار ادامه دارد»،  نوشته درختان بلوط در برخی از مناطق کهگیلویه و بویراحمد علاوه بر زخم کهنه آتش و ضربه بی‌رحم تبر، شاهد هجوم آفت پروانه برگ‌خوار هستند. در ادامه نوشت؛

«در عرصه کلان و سیاسی نیز صیانت از جنگل‌های زاگرس به عنوان یک ثروت ملی و میراث بین نسلی مورد توجه دولتمردان قرار دارد و در تصمیم گیری برای زاگرس نباید این نکته فراموش شود که این منطقه ۵۰ درصد کل دام کشور، ۴۰ درصد از نزولات جوی و ۷۰ درصد عشایر را در خود جای داده است و هرگونه اهمال در تصمیم گیری زیست بوم کل ایران را تحت تاثیر قرار خواهد داد؛ بنابراین نجات جان جنگل‌های بلوط نیازمند اقدام فوری دستگاه‌های مربوطه است، در صورتی که احیای جنگل‌ها مورد بی‌توجهی قرار گیرد باید در آینده‌ای نه چندان دور شاهد زوال کامل این گنجینه طبیعی باشیم».

هیاهوی مشکلات اقتصادی عامل بی توجهی به طبیعت اطراف!

در یادداشت ارسالی از امیر پیکر به ریواس جنوب، با اشاره به عدم حساسیت مردم و مسوولان نسبت به طبیعت و لزوم نگاه مبارزه با آفت  به نحو یکسان در همه مناطق استان، آمده است؛

«چندی است که در هیاهوی مشکلات اقتصادی جامعه توجه و طبیعت اطراف از خیال مردم رفت و بسته یا دست کم حساسیت انسانی نشان داده نمی شود اخیرا در فضای مجازی با نگرانی های اساتید دانشگاهی و بخش از طبیعت دوستان جامعه در رابطه با درخت بلوط مواجه شده ایم درخت بلوط از دیرباز جزئی از فرهنگ و سمبل استحکام و مقاومت بوده که متاسفانه بی صدا و آرام در حال نابود شدن است طبق شواهد تاکنون چندین هزار هکتار از جنگل‌های بلوط استان چهار آفت پروانه‌ای سفید برگ ها شدند و تنها در بخش کوچکی از جنگلهای باشت مبارزه با این آفت صورت گرفته است و لازم است به سرعت برای تمام استان ها و مناطق درگیر با این آفت برنامه‌ریزی و اقدام عاجل صورت گیرد».

 ریواس جنوب امیدوار است با توجه به عمق فاجعه و نگرانی کارشناسان و فعالان محیط زیست، یک وحدت همه جانبه برای نجات جنگل و بلوط های زاگرس به وجود آید…

انتهای گزارش؛ رحیم بنام